برند و اصطلاحات برندینگ
تاریخچه و تعریف برند Brand Definition
برای دریافت مقاله کامل به وبسایت www.mohajer.tv مراجعه نمایید یا PDF مقاله را از لینک زیر دریافت کنید:
https://www.mohajer.tv/Brand-Definition.pdf
اصلی ترین فلسفه وجودی و شکل گیریبرند از همان ابتدا ایجاد و خلق تمایز، تشخیص و یادآوری برتری تفاوت ها بوده است.
واژه برند از کلمه BRANDER برندر به معنی سوزاندن یا داغ کردن از زبان اسکاندیناوی برگرفته شده است. این واژه به قطعهای فلزی اطلاق میشد که به پوست حیوانات اهلی مانند گاو متصل میشد و هر شخص دارای علامت خاص خود بود تا حیوانات خود را از حیوانات سایرین جدا سازد. جریان صنعتی شدن، بسیاری از کالاهای ساخته شده در خانهها مانند صابون و… را از حالت محلی بیرون آورده و به کارخانه و کارگاههای متمرکز انتقال داد. این کارگاهها در هنگام ارسال کالاهای تولیدی خود، لوگو و علامت خود را روی بشکههای حاوی کالاها حک می کردند و از اینجا بود که مفهوم برند شکل گرفت.
- دامداران در آن زمان برای اولین بار روی دامهای خود مهر مشخصی داغ میکردند. تا دامهایشان از دامهای افراد دیگر مشخص شود.
- در آتن باستان، تاجران روغن زیتون بر روی کالاهای خود مهر میزدند تا به وسیلهی آن شناخته شوند.
- در رم گلادیاتورهای مطرح روی بدنشان داغ داشتند.
- کوزه گران بر روی ظرفهای رسی اثر انگشت خود یا یک نشانه مشخص میگذاشتند.
- نُساج علامت خود را بر روی لباسی که تولید میکردند، میدوختند
تیلده هدینگ در کتاب مدیریت برند خود توضیح میدهند که حداقل هفت نگاه مختلف در بحث تحلیل برند و برندسازی وجود دارد:
نگاه اقتصادی به تعریف برند و شیوه برندسازی
این همان نگاهی است که حسابدارها و مدیران مالی به برند دارند. برند برای آنها بخشی از داراییهای نامشهود سازمان است و در ترازنامه ظاهر میشود و وقت قیمت گذاری کسب و کار، مورد توجه قرار میگیرد.
نگاه هویتی به تعریف برند و شیوه برندسازی
از این منظر، برند بخشی از هویت کل سازمان را شکل میدهد. بنابراین، سازمان میکوشد بر اساس تعریفی که از هویت خود دارد، برندی متناسب با آن هویت را ایجاد کرده و توسعه دهد.
نگاه به برند و برندسازی از دید مصرف کننده
در این نگاه، برای تعریف برند به این مسئله توجه میشود که مصرف کننده، با دیدن و شنیدن نشانههای مرتبط با برند، چه چیزهایی برایش تداعی میشود.
نگاه به برند و برندسازی از دید شخصیت شناسی
اگر فرض کنیم یک برند مانند یک انسان است و تمام ویژگیهای یک انسان را دارد، چه شخصیت انسانی را میتوان به آن برند نسبت داد؟
یا اجازه بدهید به شکل دیگری بگوییم: اگر مردم، به برند ما به عنوان یک انسان نگاه کنند، مناسب است که آن را در قالب چه شخصیتی ببینند و بشناسند؟
شخصیتهای انسانی، درونگرا هستند. برونگرا هستند. خلاق و ریسک پذیر هستند. محافظه کار و اهل تقلید هم هستند. شاد و زنده هستند. رسمی و مرده هم هستند. وحشی و رام نشدنی هستند. تابع و آرام هم هستند. هر صفتی را که به انسانی نسبت میدهیم میتوانیم در مورد یک برند هم به کار ببریم.
نگاه به برند از دیدگاه رابطه شناسی و مدیریت رابطه
این نوع نگرش هم، شکل رایج دیگری از نگاه به برند و برندسازی است.
همهی آن بحثهایی که در حوزهی رابطه انسانها با یکدیگر میشنویم و میخوانیم را میتوان در مورد رابطه مشتری با یک برند هم مطرح کرد.
ما انسانها به برخی روابط به شکل تفننی نگاه میکنیم. به برخی دیگر به شکل دائمی. در برخی از رابطههانقش حامی را داریم و در رابطههایی دیگر شکایت داریم و در جستجوی فرصت انتقام. همهی این جنس رابطهها در ارتباط انسانها با برندها هم دیده میشود.
نگاه به برند و برندسازی به عنوان تکیه گاهی برای تعاملات و ایجاد جایگاه اجتماعی
این هم شکل دیگری از نگاه به برند است.
گاه یک مدیر موفق، احساس میکند که باید خودکارش حتماً دارای برند خاصی باشد. برند خودروی سواری او تنها میتواند یکی از سه یا چهار برند مطرح اصلی در کشور باشد. برند پوشاک او باید از میان گرانترین یا لوکسترین برندهای جهان انتخاب شود.
بسیاری از برندهای لوکس دنیا عملاً به بخشی از فرهنگ مصرف مدیران تبدیل شدهاند.
طبیعی است که این شکل از برندسازی هم مانند همهی اشکال دیگر، در نهایت میتواند منافع اقتصادی بلندمدت برای مالکان برند به همراه داشته باشد.
اما طبیعتاً برندهایی میتوانند از این منافع استفاده کنند که به برند خود، نه فقط به عنوان ابزاری برای فروش بیشتر، بلکه به عنوان ابزاری برای ایجاد هویت جمعی قدرتمندتر، استفاده کنند.
نگاه فرهنگی به برند و برندسازی
این شکل از نگاه هم، شیوهای است که معمولاً در سطح کلان مطرح میشود و دغدغهی دولتمردان است.
وقتی از شکل کلان به بحث فرهنگ نگاه میکنیم، برند و برندسازی فراتر از معادلات ساده و اولیه کسب و کار است و کمک میکند که برخی صفات و ویژگیها، در سطح کلان به یک فرهنگ نسبت داده شود.
امروز نام سوییس برای بسیاری از ما دقت و ظرافت را تداعی میکند. شاید زمانی ساعت سوییسی با هویت و دقت و کیفیت خود، به نام سوییس اعتبار میداد، اما امروز روند وارونهای شکل گرفته است:
این نام سوییس است که به ساعتها اعتبار میدهد.
سالها پیش، انجمن بازاریابی آمریکا، برند را به این صورت تعریف کرد که:
برند یعنی یک نام، عبارت، نشانه یا علامت یا ترکیبی از اینها که با هدف متمایز کردن یک کالا یا خدمت از سایر کالاها و خدمات یک فروشنده یا برای ایجاد تمایز میان کالا و خدمت یک فروشنده با کالا و خدمات سایر فروشندگان به کار گرفته شود.
امروز میدانیم که این تعریف خیلی خیلی سادهتر از نگاه امروزی به برند است. بسیاری از کتابهای مدیریت برند، واژهها و اصطلاحات زیادی را به این تعریف افزودهاند. برخی از آنها خودشان با هدف برندسازی و متمایز کردن خود از دیگران، تعریف خود را جرح و تعدیل کردهاند.
اما واژه برند به طور آکادمیک و مکتوب در حوزه بازاریابی در سال ۱۹۲۲مطرح شد ! که امروز دیگر کاملا یک تخصص و شاخه جدا در حوزه مدیریت است.
روند برندسازی
رشد تاریخی برندها، با پیشنهاد فروش منحصر به فرد یا USP) the Unique Selling Proposition) آغاز شد، که در آن دو محصول مشابه وجود ندارد و مراحل آن عبارتند از:
پیشنهاد فروش حسی (ESP (Emotional Selling Proposition
که محصولات به دیدی متفاوت نگریسته می شوند زیرا پیوندی عاطفی در آنها وجود دارد!
پیشنهاد فروش سازمانی (OSP (Organization Selling Proposition
که در آن سازمان یا شرکت صاحب برند، خود برند می شود! این فلسفه سازمان بود که آن را از سایر شرکت ها یا سازمان ها جدا می کرد و حس درونی شرکت چنان قوی بود که کارکنان آن، مبلغان اصلی آن برند بودند!
پیشنهاد فروش برند (BSP (Brand Selling Proposition
که در آن برند، قوی تر از ابعاد فیزیکی محصول است!
پیشنهاد فروش شخصی (MSP (Me Selling Proposition
مصرف کنندگان و مشتریان مالک اصلی برندها خواهند بود!
تفاوت لوگو،آرم و علامت تجاری با برند
گسترش علم بازاریابی در عمل سبب شده تا محصولات و خدمات بسیار متنوعی ،مصرف کنندگان را احاطه سازند و باعث ایجاد ابهام و دشوار شدن فرآیند تصمیم خرید گردند. بنابراین مصرف کننده نیازمند این است که به گونه ای از محصول اطمینان حاصل نماید.یک چنین اطمینانی در نهایت باید در ذهن مصرف کننده تداعی گردد.لذا صرفاَ فرآیندهای کارکردی (مثل ضمانت نامه ها،گارانتی ها و …) قادر به تامین چنین اطمینانی نخواهند بود.بدین منظور، ایجاد برند یکی از اثر بخش ترین راه ها برای ایجاد یک چنین ذهنیت منسجم در مخاطبان به شمار خواهد آمد.
واژه ی برند برگرفته از کلمه ی نروژی برندر، به معنای سوزاندن و داغ کردن است که توسط وایکینگ ها به فرهنگ لغت انگلیسی راه یافته ودر نهایت درزبان روزانه مرسوم گشته است.این واژه ، به معنی هیزم است و به علامت گذاری حیوانات توسط مالکان برای شناسایی آن ها اطلاق می گردیده .در غرب وحشی نیز، گاوچرانان و گله داران برای جلوگیری از سرقت احشام، آن ها را به وسیله ی داغ های مشخص ،علامت گذاری می نمودند.طی سالیان ، این علامت ها سیر تکاملی خود را پیمودند و به دنیای صنعتگران و هنرمندان هم راه یافتند، تا اینکه امروزه ،به عنوان نمادی ممتاز، جهت تمایز محصولات وکالاها به کار بسته می شوند.
عنوان قانونی برای برند ،نشان تجاری است . ماده ی ۳۰ قانون علامت، علامت جمعی و نام تجاری را بدین ترتیب شرح داده است :
الف) علامت یعنی هر نشان قابل رویتی که بتواند کالاها یا خدمات اشخاص حقیقی یا حقوقی را از هم متمایز سازد.
ب) علامت جمعی یعنی هر نشان قابل رویتی که با عنوان علامت جمعی در اظهار نامه ی ثبت معرفی شود و بتواند مبدا و یا هر گونه خصوصیات دیگر مانند کیفیت کالا یا خدمات اشخاص حقیقی و حقوقی را که از این نشان تحت نظارت مالک علامت ثبت شده ی جمعی استفاده می کنند متمایز سازد.
ج) نام تجارتی یعنی اسم یا عنوانی که معرف و مشخص کننده ی شخص حقیقی یا حقوقی باشد.
طبق تعریف انجمن بازاریابی آمریکا مارک، برند (brand) یا نمانام ، یک نام ،آرم، عبارت ،طرح ،ویژگی ،نماد یا هر ویژگی دیگری است که مشخص کننده ی خدمات یا فروشنده ی محصولی خاص می باشد که به وسیله ی آن از دیگر محصولات و خدمات مشابه متمایز گردد.
و همچنین مطابق ماده ۱ قانون علائم و اختراعات مصوب اول تیر ۱۳۱۰ “علائم تجاری عبارت از هر قسم علامتی است اعم از نقش،تصویر،رقم،حرف،عبارت،مهر،لفاف و غیر آن که برای امتیاز و تشخیص محصول صنعتی تجارتی یا فلاحتی اختیار می شود.”
از مواد قانونی فوق فوق مستفاد می شود که نوع علامت جنبه حصری ندارد،بلکه با توجه به ابتکار افراد برای شناسایی محصولات واحدهای تولیدی،صنعتی یا خدماتی مانند حمل و نقل زمینی ، هوایی یا دریایی به صورت کلمات ، حروف و یا ارقام می باشد.
بنابراین، نشان تجاری ، نام یا نمادی متمایز ( مانند لوگو ،برند ،علامت تجاری یا طرح زمینه ) برای شناسایی کالاها یا خدمات از یک فروشنده یا یک گروه از فروشندگان است که جهت متمایز نمودن کالاها از کالاهای رقبا به کار می رود.
در دنیای تجارت،درک این موضوع که مشتری چه می خواهد،بسیار حائز اهمیت است. به طوری که اکنون، موفقیت سازمان ها و شرکت ها جهت بهبود بهره وری و تقویت جایگاه رقیبشان، در گروی معرفی بهینه ی کالاها و خدمات به مشتریان است. به این خاطر، امروزه شاهد این هستیم که به مرور زمان ،دارائی های ناملموس جایگزین دارائی های ملموس شده اند که با ارزش ترین آن ها،نام تجاری است.نام تجاری به عنوان یک ادراک مصرف کننده، عنصری است که باید به دقت تعریف ، ایجاد و مدیریت شود تا بتواند در بازار رقابتی امروز جایگاه محکمی داشته باشد.
انواع لوگو ها در جهان:
- نماد و یا پیکتوگرام، آیکون، نشانه
این نوع لوگو، در واقع یک شکل می باشد که به نام، موضوع فعالیت و یا مفاهیم مرتبط دیگری اشاره می کند. این سبک بهترین سبک لوگو از نظر ما می باشد زیرا یک شکل ساده براحتی در ذهن ثبت خواهد شد و فارغ از اینکه بیننده از چه کشور و با چه زبانی به آن نگاه می کند، بخوبی با او ارتباط برقرار می کند.
- نوشتاری (وُردمارک، لوگوتایپ، فونت سفارشی)
لوگوی نوشتاری معمولا به این صورت هست که نام برند با استفاده از یک فونت مناسب و یا سفارشی، طراحی شده و بعنوان لوگو مورد استفاده قرار می گیرد. لوگوی نوشتاری می تواند به این شکل باشد که نام برند با یک فونت آماده یا سفارشی نوشته شود و با یک تغئیر کوچک و خلاقانه مفهومی را نیز برساند و یا به نوعی خاص زیبا و یونیک شود.
مثل کوکاکولا
- حرفنماد (لترمارک، مونوگرام)
حرفنماد نوعی از لوگو می باشد که در آن با استفاده از حرف یا حروف اول نام برند یک طرح ساخته می شود و نماد بنوعی حرف یا حروف اول نام برند خواهد بود. این سبک معمولا زمانی استفاده می شود که نام برند طولانی و یا خواندنش سخت است.
مثل لوگو شرکت ال جی
- لوگوی ترکیبی
خیلی از برندها هستند که نوشتار و نماد آنها همیشه باهم استفاده می شود. حتی ممکن است دو یا چند سبک قبلی به شکلی خاص در کنار هم قرار بگیرند و با هم ترکیب شوند و همیشه به یک شکل استفاده شوند.
مثل لوگو آدیداس
- لوگوی کلاسیک یا دَرهم (سبک قدیمی)
قبل از هرچیز باید بگوئیم که این نوع لوگو به دلیل در تناقض بودن با مهمترین اصل از اصول طراحی لوگو یعنی “سادگی” توصیه نمی شود. لوگو های کلاسیک معمولا شلوغ و پرجزئیات هستند و نوشته و نام برند با حالات مختلف با نماد و اشکال دیگر ترکیب می شود.
مثل لوگو استار باکس
اشتباهات رایج در درک مفهوم برند و برندسازی
پیکاسو در تعریف خلاقیت گفته است:خلاقیت چیزی است که همهی ما وقتی آن را میبینیم درکش میکنیم، اما از تعریف آن ناتوان هستیم.
شاید بتوان همین تعریف را از پیکاسو در موردبرند هم وام گرفت. تعاریفی که در حوزه برند و برندسازی انجام شدهاند، بیشمار هستند.
در حدی که تقریباً همه چیز برندسازی محسوب میشود و هیچ چیز برند محسوب نمیشود!
در حدی که متخصصان برند و برندسازی هنوز مجبور هستند برای مخاطبان در مورد اینکه چه چیزهایی برند محسوب نمیشوند صحبت کنند.
این داستان (که به نظر میرسد واقعی نباشد و بیشتر شبیه داستانهای رقابت بین کوکاکولا و پپسی باشد که خود شرکتها هم از آن خبر ندارند) مصداقی از موضوعی است که در ابتدای این درس مطرح شد.
همهی ما متوجه میشویم که اشارهی این داستان به قدرت برند است. اما اگر الان به ما بگویند قدرت برند را تعریف کنید، نمیتوانیم این کار را انجام بدهیم. یا به عبارت دقیقتر، آنقدر اختلاف نظر و دیدگاه وجود خواهد داشت که در نهایت، در مورد تعریف مناسب به توافق نخواهیم رسید.
خطر این عدم توافقها و اختلاف نظرها زمانی است که موضوعاتی که ارتباط مستقیم با برند و برندسازی ندارند، به اشتباه در داخل این حوزه قرار میگیرند و بسیاری از ما نیز، این دیدگاهها را به عنوان یکی از دهها دیدگاه موجود در حوزه برندسازی میپذیریم و به رسمیت میشناسیم.
برند با علامت تجاری تفاوت دارد.
برند با حسن شهرت تفاوت دارد.
برند معتبر بودن، با گران قیمت بودن تفاوت دارد.
برند داشتن با شعار داشتن تفاوت دارد.
برند داشتن الزاماً به این معنا نیست که همه باید ما را بشناسند.
با داشتن لوگوی شخصی، برند شخصی نخواهیم داشت.
برای دریافت مقاله کامل به وبسایت www.mohajer.tv مراجعه نمایید یا PDF مقاله را از لینک زیر دریافت کنید:
https://www.mohajer.tv/Brand-Definition.pdf