مؤلفه ها و مطلوبیتهای شهر اسلامی1
این نوشتار در چهار قسمت به اصول و مؤلّفه های شهر اسلامی با تکیه بر متون اصلی اسلامی مثل قرآن، احادیث و فقه اسلامی پرداخته است که اینک قسمت نخست آن تقدیم حضور متخصصان و علاقه مندان می شود.
مقدمه: راهبرد عملیاتی اسلام برای طراحی و ساخت شهر اسلامی
اسلام به عنوان برنامه زندگی، دارای اهداف راهبردی و کاربردی است که از بالاترین مراتب توحید (لقاء الله) تا پایین دستترین مراتب معیشت مسلمانان قابل تبیین است و در این میان، زیست مؤمنانه تنها غایت اساسی اسلام و هدف راهبردی و کاربردی از ساخت و تشکیل شهر اسلامی به شمار میرود که در نهایت به سعادت دنیوی و أخروی، و به تبع آن به لقاء الله میرساند. از این جهت، مکتب تعالی بخش اسلام برای فراهم نمودن بستر مناسب و زمینههای مساعدِ زیست مؤمنانه در شهر مطلوب اسلامی که از آن به «بلد طیّب» تعبیر میشود، مؤلفهها و ملاکهای راهبردی و کاربردی درباره چند و چونِ طراحی و ساخت ارکان شهری بیان نموده است که اجرای آنها برای زدودن ناهنجاریها و نابسامانیهای عصر حاضر ضروری خواهد بود؛ و البته امروزه مطالعات فراوانی در زمینه عملکردهای شهری صورت گرفته است که بخش عمده آنها از نظر اسلام کاربردی و اجرایی به نظر میرسد و بخشی از آنها با آموزهها و فرهنگ اجتماعی مسلمانان تعارض و منافات دارند.
شهر اسلامی بر اساس اصول متعدد اخلاقی، اجتماعی، حقوقی، طبیعی، اعتقادی و فقهی مبتنی است و باید طبق ضوابط و معیارهای متون اسلامی قرآنی، حدیثی، تاریخی و فقهی تنظیم و طراحی شود. نگارنده با تشکیل دو گروه حوزوی و فنی (مهندسان) در دو مؤسسه تحقیقاتی «میراث شیعه» و مؤسسه «پژوهشهای برکت اسلام» (مؤسسه پژوهشهای بنیادی و راهبردی-کاربردی تمدن اسلام) به این مهم دست زده است.
به هر ترتیب، اگر صحبت از اسلامی بودن ارکان شهر اسلامی مثل مسکن، مسجد، راه و بازار به میان آید، نباید به سراغ بعضی از عملکردها و نمونه کارکردهای تزئیناتی و بنایی ابنیه به جای مانده از دوره شکوفایی تمدن اسلامی مثل ایلخانیان، سلجوقیان، صفویان و قاجار رفته و با اجرای کورکورانة آنها در ساخت و ساز ابنیه شهرهای کنونی، گمان بریم که معماریِ شهرمان اسلامی گشته و مشکلاتمان تا حدی حل شده است. زیرا اسلامیّت معماری و شهرسازی نه با این امور بلکه در انطباق کامل آنها با اصول و مطلوبیتهای واقعاً اسلامی معنا و مصداق مییابد. از این رو، باید انطباق آنها با این اصول و مطلوبیّتها به دقت مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد تا بتوان از اسلامی بودن شهر و ارکان بناییِ آن اطمینان حاصل نمود.
کلیدواژه:
معماری اسلامی، شهرسازی اسلامی، مطلوبیت، اصول اسلامی، ارزشهای اخلاقی و حقوقی، بلد طیّب، شهر مطلوب اسلامی.
روش شناسی:
روش بحث و بررسی مسائل و مباحث معماری و شهرسازی اسلامی نه مباحث فنی و هنریِ مراکز علمی و اجرایی و نه مباحث و اصول فقه متداول در حوزه علمیه است؛ بلکه مهمترین شیوه معقول برای این امر مهم که بر اساس آن باید احکام و مسائل تمدنی و کاربردی در زمینه عملکردها و عناصر شهری استنباط و تنظیم شود، فقه اصول فقه و روش اجتهاد تمدنی و کاربردی است که نگارنده در ذیل فصل اول از مجلد نخست کتاب «معماری و شهرسازی مطلوب اسلامی» تحت عنوان در آمدی بر فقه کاربردی و تمدنی و اشارهای به مبانی فقه معماری و شهرسازی بخشی از مطالب آن را مطرح نموده است. بنابراین، نگرش تمدنی بر معارف و متون اسلامی، روشی کاملاً استنباطی و اجتهادی است و طرحی با اهداف و برنامههای راهبردی و کاربردی انداخته است. طبق این روش، همه اصول و مبانی اخلاقی، اجتماعی، حقوقی، تربیتی، اعتقادی و عبادی برای بررسی هر یک از مسائل این حوزه مورد توجه قرار گرفته و با نگاهی جامع به آموزههای اسلام و معارف اهل بیت عصت و طهارت علیهم السّلام، احکام راهبردی و کاربردی آن استنباط شده و به عنوان ضوابط عملیاتی برای باز آفرینی و شکوفایی دوباره تمدن عظیم اسلام متناسب با پیشرفتهای کنونی بشر برای جهانیان عرضه میشود.
تعریف متخصصان از شهر:
متخصصان و مهندسان شهرساز و حتی سیاستمداران تلاشهای خود را در حدّ دانش و تجربه ارزشمند خویش برای تعریف شهر مبذول داشتهاند و برای این منظور، جهات و ابعاد مختلفی به طور پراکنده مدّ نظر قرار گرفته شده و هر کس به تناسب سطح آگاهی و اقتضای زمان و مکان خود تعریفی را برای شهر ارائه کرده است و اتفاق نظري درباره آن وجود ندارد و در تعاريف ارائه شده بر مواردي نظير تعداد جمعيت، نوع فعاليتهاي اقتصادي، حوزه اداري و موارد ديگر اشاره شده است که عناوین بعضی از تعاریف عبارتند از:
الف. تعریف جغرافیایی؛ ب. تعریف از نظر اقتصادی؛ ج. تعریف از نظر سیاسی؛ د. تعریف از نظر فرهنگی؛ هـ. تعریف از نظر اداری؛ و. تعریف از نظر جمعیت؛ ز. تعریف کمّی؛ ح. تعریف حقوقی؛ ط. تعريف جامعهشناختى؛ ی. تعریف ريختشناختى؛ یب. تعریف فرهنگى و روانى؛ یج. تعریف سازمانى.
تعریفهای متعددی برای مشخص سازی مفهوم شهر ارایه شده است و اتفاق نظري درباره آن وجود ندارد و در تعاريف ارائه شده بر مواردي نظير تعداد جمعيت، نوع فعاليتهاي اقتصادي، حوزه اداري و موارد ديگر اشاره شده است. که بعضی از تعاریف آن به ترتیب زیر است:
الف. تعریف جغرافیایی:
جغرافيدانان شهر را به عنوان يك واحد مجزا به حساب نياورده و ارتباط آن را با منطقه و كشور مورد مطالعه قرار ميدهند. طبق تعریف آنان «شهر یک حوزه جغرافیایی است که در بر گیرنده تمامی بخش های زندگی انسان های مقیم می باشد».
این تعریف دارای دو بخش است:
1. شهر یک حوزه جغرافیایی است و مرز شهر بر دو مبنای رسمی و تحقیقاتی تعیین می شود.
مرز رسمی: محدوده مسئولیت ها و اختیارهای رسمی مدیران شهر را تعیین می کنند. (در ایران برای هر شهر یک مرز برای محدوده خدماتی و یک مرز برای حوزه نفوذ لحاظ می شود.)
مرز تحقیقاتی: به گونه ای باید انتخاب شود که حوزه بندی سامانه به خوبی صورت گیرد مرز تحقیقی برای موضوعات مختلف متفاوت است، در مواردی مناطق خارج مرز رسمی را شامل می شود و در مواردی بخشی از مناطق درون مرز رسمی را در برنگیرد. مثال: حوزه شبکه حمل و نقل یک شهر باید شامل منطقه صنعتی شهر (که جا به جایی زیادی بین این منطقه ودرون شهر صورت می گیرد) باشد. همچنین، حوزه سلامت مردم شهر باید شامل منطقه چاههای آب شرب (که معمولا خارج از شهر هستند) باشد.
2. شهر در بر گیرنده تمامی بخش های زندگی انسان های مقیم می باشد. این مشخصه تمایز یک شهر با یک مزرعه یا کارخانه (که حوزه جغرافیایی بوده و انسان در آنها فعالیت می کند) می باشد. زندگی مردم در شهر دو موضوع را برای مدیریت در شهر پدید می آورد:
نیازهای زندگی: این نیازها درون یا بیرون از شهر تامین میشوند و عبارتند از: غذا، پوشاک، احترام، مسکن و غیره
شبکه محصولات: اهالی یک شهر باید محصولاتی را برای تامین نیازهای خودشان و اهالی سایر مناطق تولید کنند.
به نظر جغرافي دانان، شهر منظره اي مصنوعي از خيابانها، ساختمانها، دستگاهها و بناهايي است كه زندگي شهري را امكان پذير مي سازد.