سندرم کله بادی
سندرم کلهبادی
سبب شناسی
سندرم کلهبادی [SHS)[1) یک وضعیت مولتیفاکتوریال است بهنحویکه طیفی از عوامل مضعف ایمنی (IBD, MD, CA) در کنار تماس با ویروسهای عامل درگیری تنفسی (IB, TRT, ND) در بروز آن دخیل هستند و در نهایت در اثر اضافه شدن اشریشیاکلی[۲]، سلولیت بافتهای زیرجلدی در نواحی اطراف چشمها و در ناحیۀ سر ایجاد خواهد شد. متاپنوموویروسهای مرتبط[۳] شامل ویروس رینوتراکئیت بوقلمون [TRT)[4) که موجب بروز تراکئیت و سینوزیت در بوقلمونها و حالتی مشابه کلهبادی در مولدین جوجههای گوشتی میگردند، بهعنوان عوامل تسریع کننده در روند بروز SHS در جوجههای گوشتی مورد پذیرش قرار گرفتهاند.
در کالیفرنیا واگیریهایی از سلولیت ناحیۀ صورت در ماکیان بدون دخالت متاپنوموویروسها مورد شناسایی قرار گرفته است. استرسهای محیطی (رطوبت و دمای پایین یا سطح بالای آمونیاک و گرد و غبار) ناشی از تهویۀ ناکافی یا تغییرات بیش از حد آب و هوایی موجب افزایش شیوع و شدت SHS خواهند شد. سویههای بیماریزای اشریشیاکلی، که معمولاً از طریق آب آشامیدنی آلوده معرفی میگردند نیز مسئول بروز سلولیت زیرجلدی در ناحیۀ صورت واُکسی پیتال[۵] (که مشخصۀ SHS می باشد)، هستند.
وقوع و اهمیت اقتصادی
این وضعیت در آفریقای جنوبی، خاورمیانه، آسیا و آمریکای لاتین بهویژه در نواحی پرورش متراکم جوجههای گوشتی ایجاد میگردد. بهصورت ناحیهای، این سندرم (SHS) اغلب دارای وقوعی فصلی است بهنحویکه بیشتر در فصل زمستان بروز مییابد. خسارات ناشی از تلفات اولیه شاید ۲۰-۱۰% از گله را شامل شود. التهاب کیسههای هوایی و سپتیسمی باکتریال ثانویه که تقریباً ۱۴-۱۰ روز پس از شروع سلولیت حاد ناحیۀ صورت بهوقوع میپیوندند شاید موجب بروز تلفات ۲۰% در پرندگانی که از واگیری حاد اولیه جان سالم به در بردهاند گردد.
انتقال
عوامل تضعیف کنندۀ ایمنی و ایجاد کنندۀ درگیری تنفسی از طریق تماس مستقیم و غیرمستقیم انتقال مییابند و معمولاً با وجود نقص در امنیت زیستی بهویژه در مزارع چند سنی در ارتباط هستند. اشریشیاکلی بیماریزا یا سایر پاتوژنهای فرصت طلب شامل اورنیتوباکتریوم رنیوتراکئاله [ORT)[6) شاید از طریق بستر و آب آلوده معرفی گردند.
یافتههای بالینی
در شرایط تجاری، سندرم کَلهبادی (SHS) از طریق مشاهدۀ شیوع حاد که تا ۱۰% از پرندگان گله را در جوجههای گوشتی ۳۰-۱۴ روزه در بر میگیرد، مشخص خواهد شد. پرندگان تحت تأثیر کُنژکتیویت و ترشحات چشمی را نشان میدهند که به تورم پریاُوربیتال پیشرفت خواهد کرد. در پایان، چشمها بسته شده و بزرگشدگی سر[۷] در جوجههای گوشتی زمینگیر یا شدیداً دپرس بهعنوان یافتهای برجسته در نظر گرفته میشود.
آسیب شناسی
تجمع زیرجلدی اگزودای چسبنده و سروزی- چرکی که در موارد مزمن به اگزودای پنیری تبدیل میگردد، قابل مشاهده است. پرندگان درگیر بهشکل حاد شاید پرخونی نای و احتقان ریوی[۸] را نشان دهند. درموارد مزمن پریتونیت، پریهپاتیت و التهاب کیسههای هوایی بهصورت پنیری قابل مشاهده است. آتروفی بورس و تیموس نیز که بهترتیب مربوط به درگیری قبلی با IBDV و CAV میباشند، شاید مشاهده گردد.
تشخیص
جراحات ماکروسکوپیک مشخص متشکل از سلولیت زیرجلدی در ناحیة سر، تا حد زیادی بیانگر حضور سندرم کلهبادی (SHS) است. تلاش در راستای جداسازی و تعیین هویت پاتوژنهای ویروسی اولیه و پاتوژنهای باکتریال ثانویه ضروری است. در هنگام تشخیص تفریقی، آنفلوآنزای کمحدت پرندگان (LPAI)، بیماری نیوکاسل (ND)، برونشیت عفونی (IB)، کریزا و پاستورلوز باید مد نظر باشند. تعیین پروفایل سرولوژیک گلهها بهمنظور تعیین الگوی محو شدن پادتنهای مادری IBD و شناسایی پاسخ ایجاد شده در برابر واکسیناسیون یا چالنج فیلدی با طیفی از عوامل تضعیف کنندة ایمنی و ایجاد کنندة درگیری تنفسی ضروری است.
درمان
تجویز آنتیبیوتیکهای محلول در آب همانند کیمیااِنروسدیم®، کیمیادایفلوکساسین®، کیمیادانوفلوکساسین® وکیمیافلومکوئین® موجب کاهش تلفات گله خواهد شد. تجویز آنتی بیوتیکها باید مطابق با دستورالعمل تولید کننده انجام گرفته و محدودیتهای قانونی موجود در مورد دورة قطع مصرف دارو قبل از کشتار مورد توجه قرار گیرد. انجام دارودرمانی تنها باید در صورت پیشبینی نسبت مثبت مزایا به هزینهها اعمال گردد. تجویز نامناسب و طولانیمدت آنتی بیوتیکها منجر به ظهور سویههای اشریشیاکلی مقاوم در برابر دارو خواهد شد.
در تشکیلات کوچک[۹]، از طریق انتقال موارد حاد به پِنهای کوچک و فراهمسازی آب و خوراک در این پِنها و انجام درمان بهشکل تجویز تزریقی آنتیبیوتیکها، پرندگان بیمار از آزار سایر پرندگان گله در اَمان هستند و بهبود خواهند یافت.
پیشگیری
کُلُرزنی آب آشامیدنی تا غلظت ppm 2 و استفاده از سیستمهای آبرسانی بسته (نیپل)[۱۰] قابل توصیه میباشد. تخفیف کمبودهای مشخص مدیریتی و فاکتورهای استرس محیطی، شدت استرس تنفسی را کاهش خواهد داد. برنامههای مناسب واکسیناسیون بهمنظور پیشگیری از وقوع بیماریهای ویروسی تنفسی و تضعیف کنندۀ ایمنی مورد نیاز هستند. مولدین را میتوان با واکسنهای تجاری متاپنوموویروسها واکسینه کرد. تلاشهای انجام شده بهمنظور ایمنسازی جوجههای گوشتی موفقیتآمیز نبوده است. کنترل بیماری بورس عفونی (IBD)، بیماری نیوکاسل (ND) و برونشیت عفونی (IB) از طریق انجام واکسیناسیون و ارتقاء مدیریت گله در کنار فراهمسازی آب آشامیدنی کُلُرینه منجر به کاهش ضایعات خواهد شد.