شناخت صحیح مسائل حج
شناخت صحیح مسائل حج به عنوان بخش عمدهای از آیات قرآنی، معارف، احکام و فقه اسلامی ضرورتی است که همواره مورد توجه مجامع مختلف قرار گرفته است و این خود فرصتی است که بیشتر به مسائل آن بپردازیم.
بنابراین در قرآن هم سوره ای به این نام یعنی، حج وجود دارد و درچند سوره دیگر از قرآن به مسائل مربوط به آن پرداخته از جمله : بقره،آل عمران، ابراهیم و…
همچنین نزدیک سیصد آیه در مورد حج و داستان حضرت ابراهیم (ع) وجود دارد که ما در این تحقیق قسمتی از آنها را همراه با تفاسیر و نظرات نویسندگان بیان می کنیم.
اما یکی از وظایف مهم ما، قضیه آشنا کردن مردم است به مسائل حج، آدمی بسیار می بیند که به حج می روند، زحمت می کشند ، لکن مساله حج را نمی دانند.
البته عمده ترین مشکلی که در مورد این عبادت وفرضیه مهم وجود دارد با این که مومنان با این عبارت الهی،آشنایی دیرینه دارند، و هر سال با حضور شورانگیز از سراسر عالم، زنگار دل، با زلال زمزم توصیه میزدایند، وبا حضرت دوست تجدید میثاق میکنند، و اگر چه میراث ادب فرهنگ ما، مشحون از آموزه های حیات بخش حج است،اما هنوز ابعاد بیشماری از این فرضیه مهم ، ناشناخته و مهجور مانده است.
بنابراین در این پروژه به کمک استاد بزرگوار جناب آقای محمدی در حد وسع خود سعی کرده ام که تقریباً به گوشه ای از مسائل واعمال آن بپردازیم هر چند که به خاطر کثرت مطالب و گستردگی آن نمی توان همه را بررسی کرد، اما امیدواریم که توانسته باشم به بهتر شناختن این عبادت بزرگ کمکی کرده باشیم.
این تحقیق شامل سه فصل می باشد؛
فصل اول حج از نظر لغوی و اصطلاحی بحث شده و انواع حج و عمره هم بررسی شده است.
در فصل دوم که سیمای حج از دیدگاه قرآن می باشد تقریباً آیات قرآن را تا حدودی موردبررسی و دسته بندی قرار دادیم همچنین آیات مربوط به بنای کعبه و تاریخچه آن و آیات مربوط به محرمات وواجبات حج نیز در این فصل بحث شده است.
و اما در فصل سوم، این فصل فلسفه حج میباشد که فلسفه اجتماعی ،اقتصادی و فردی معنوی را به رشته تحریر درآورده، همچنین آیاتی که مربوط به آنها درقرآن بیان شده آنها را جمع آوری کرده و در مباحث مربوط به خودشان جای داده شده است.
ودر آخر هم یک نتیجه گیری کلی از همه مباحث تحقیق به عمل آمده است.
امید به این که توانسته باشم این عبادت بزرگ را که اسلام و قرآن به آن این قدر اهمیت داده اند،با استناد به قرآن تا حدی برای همه روشن ومبرهن گردد.
چکیده
حج از دیدگاه قرآن دارای جایگاه خاصی میباشد و دارای فلسفه و احکام و مناسک معینی میباشد که در فصول سه گانه این پروژه به چشم میخورد.
در فصل اول حج از نظر لغوی و اصطلاحی بحث شده و معلوم شد که معنای لغوی حج یعنی قصد زیارت و آهنگ میباشد و معنای اصطلاحی آن انجام مناسک خاص در زمان و مکان خاص میباشد.
و نیز اشاره شد که جج دارای انواعی همچون تمتع، قِران و افراد است.
فصل دوم سیمای حج از دیدگاه قرآن است در این فصل به تاریخچه بنای کعبه و اهمیت آن واصل وجوب حج پرداخته وسپس آیات اعمال و مناسک ، محرمات مانند :جدال وفسوق، صید وشکار کردن و… میباشد.
در دنباله نیز به واجبات حج شامل طواف، قربانی کردن، سعی وصفا ومروه و.. پرداخته شده است.
فصل سوم : فلسفه حج میباشد که در این قسمت ابتدا به فلسفه فردی، معنوی، اجتماعی و اقتصادی آن پرداخته شده است.
در بخش اول آن خودسازی و تقریب به خدا وبعضی از اسرار اعمال بحث شده .
در بخش دوم که اجتماعی میباشد در مورد هماهنگی و وحدت ویکپارچگی مسلمانان میباشد.
در بخش سوم که در مورد فلسفه اقتصادی حج میباشد این طور به نظر میرسد که حج باعث رشد ورونق مادی و اقتصادی میباشد و در جوامع اسلامی حج، حافظ منافع دنیوی و اخروی امتهای اسلامی میشود.
تبیین موضوع
حج یک عمل دینی است که قرآن کریم در مورد ابعاد ومسائل مختلف آن سخن گفته در این پژوهش در مورد ابعاد مختلف حج از جمله مناسک، احکام، و فلسفه حج ودیگر اهداف آن از دیدگاه قرآن بحث شده است.
بنابراین در این تحقیق از دیدگاه قرآن بحث میکنیم نه از دیدگاه دیگران.
البته نظرات مفسران را در مورد آیات و همچنین از کتابهای دیگر از جمله: صهبای حج جوادی آملی، حج در قرآن محمد علوی مقدم و … نیز استفاده شده تا مطلب روشن تر شود.
اهمیت و ضرورت موضوع:
ابعاد ومسائل مختلف حج دارای ضرورتی اساسی است زیرا:
حج یکی از ضروریات اسلام می باشد و یکی از اساسی ترین فرایض و از مهمترین فروع دین می باشد. و حج آثار بی شماری بر حیات معنوی و فردی واجتماعی جامعه اسلامی دارد که در قرآن ابعاد مختلف آن مطرح شده است و همچنین برای حج گذار پاداش زیادی می باشد همچنان که برای هر کدام از عبادات و فریضههای دینی، گذشته از اثرات تربیتی، اخلاقی و اجتماعی که در انجام تک تک آنها نهفته است، در منابع و مصادر اسلامی از زبان پیامبر و معصومین علیهم السلام اجر و ثوابهایی نیز برای هر کدام از آنها ذکر شده که مسلمانان در طول سال بنا به عشق و علاقه خود جدای از اعمال واجبی که شبانه روز به عهده آنها است به انجام برخی از آنها مبادرت ورزند تا بدین وسیله تقرب به خداوند متعال را فراهم نموده و با دستی پر،راه بهشت را برای خود هموار کنند.
بدیهی است که میزان ونوع پاداش ها برای هر یک از اعمال دینی از ویژگی خاصی برخوردار است . فریضه مقدس حج که یکی از ارکان اسلام میباشد و در طول عمر فقط یک بار انجام آن بر هر فرد مسلمان واجب میشود ، تبلوری است که همه احکام و عبادات وصورتی است که مجسم از اسلام،به گونه ای که درآن ،نماز و راز ونیاز با خدا، امساک و خودداری از بسیاری از کارها، هجرت ودوری از وطن، جهاد با نفس، صرف مال، گذشتن از لذتها، تحمل بسیاری از سختیها و شداید وکارهای دیگری که تنها در حین انجام این فریضه مقدس میتوان آنها را درک و توصیف کرد، وجود دارد.
در مورد اهمیت و ثواب این سفر معنوی روایات زیادی از ائمه معصومین نقل شده است امام علی(ع) درباره فضیلت حج و عمره میفرمایند :بهترین وسیله ای که سالکان برای رسیدن به خدا بدان جنگ میزنند، ایمان به اوپیامبرش در راه او .. وزیارت خانه او در حج وعمره است؛ همانا حج و عمره فقر را از میان برمیدارد و گناه را می ریزد:
« ان افضل فاتوسل به المتوسلون الی الله سبحانه و تعالی الایمان به ورسوله والجهاد فی سبیله … وحج البیت واعتماده فإنها ینفیان الفقر و یرخصان الذنب…»[۱]
پیشینه موضوع
با توجه به این که حج اززمان حضرت آدم (ع) آغاز شد و در زمان حضرت ابراهیم (ع)به عنوان سنت وشریعتی فراگیر مطرح شد ولی در زمان پیامبر اسلام (ص) در سال ششم بعثت به امر خداوند و نه در اسلام احیا و مردم بدان فراخوانده شدند. پس از آن به همین منوال ادامه داشته و نخستین بار قرآن و بعد روایات و بعد کتب بسیاری زیادی در طول تاریخ راجع به احکام و ابعاد حج نوشته شده است که به عنوان نمونه میتوان از کتبی مثل صهبای حج از جوادی آملی، حج در قرآن و حدیث از محمد ری شهری و اسرار و مناسبک حج از محمد تقی حکیم و .. یاد کرد.
پرسشها
۱- حج از نظر لغوی و اصطلاحی تعریف کنید؟
۲- سیمای حج در قرآن چگونه ترسیم شده است؟
۳- فلسفه فردی و اجتماعی حج چگونه در قرآن بیان شده است؟
فرضیات
۱- حج مجموعهای از اعمال خاص از طرف خداوند متعال برای سیردادن انسان از حاکم خاکی به عالم انس با خدا و فرشتگان میباشد.
۲- حج مظهر تحقق همه معارف است و دارای فلسفه اجتماعی و فردی و معنوی است.
[1] – ترجمه نهج البلاغه، محمد دشتی، انتشارات لاهیجی، قم،۱۳۸۰، چاپ دوم، خطبه ۱۱۰،ص ۲۱۰
حج در لغت:
صاحب التحقیق فی کلمات القرآن واژه حج در لغت را به معنای قصد وآهنگ معنا کرده . رجلٌ محجوج یعنی رجل مقصود[۱] در مجمع البحرین هم همین معنا آمده است.[۲]
و در مفردات نگاشته شده که اصل حج قصد زیارت است.[۳]
صاحب مقائیس اللغه میگوید : حج دارای چهار اصل است: اول : قصد، و هر قصدی حج است.
دوم :الحجه و آن به معنای سال است و ممکن است با اصل اول جمع شود زیرا در سال فقط یک بار می باشد، پس گویی سال، به نام آن چه در اوست یعنی حج نامگذاری شده است.
اصل سوم : حجاج و آن استخوان دور چشم است و اصل چهارم: الحجه به معنی رفت وبرگشت از کاری است.[۴]
صاحب التحقیق می نویسد : اصل در این ماده یکی است و آن قصد وآهنگی است که ملازم با حرکت و عمل است و از مصادیق آن اصاله اختلاف است. و حجه چیزی است که در مقام بحث و اثبات ادعا و غلبه بر طرف مقابل آورده میشود و حجه طریق روشن و مستقیم ظاهری و معنوی است که به سوی آن وبا آن آهنگ میشود و در آن برای رسیدن به مطلوب سلوک میگردد.[۵]
حج ۱- آهنگ کردن،قصد کردن ۲- قصه طواف کعبه کردن مسلمانان مستطیع طبق شرایط مقرر
۳- زیارت کعبه با اعمال مخصوص ۴- سیروسلوک الی الله[۶]
اماکن مقدسه که آن را زیارت می کنند. [۷]
حج در اصطلاح
در عرف شرع، حج به قصد زیارت خانه خدای تعالی برای برپاداشتن اعمال مخصوص گفته شده که حُج و حٍج هر دو گفته میشود اما جمع مصدر وحج اسم آن است.[۸]
اما صاحب التحقیق میگوید: «حج به فتح اسم مصدر و حٍج به کسر مصدر آن است چنان که گفته شده آیه شریفه : «ولله علی الناس حج البیت[۹]» برآن دلالت میکند زیرا بر ایشان اقامه حج و آهنگ به سوی آن با عمل واجب است و صحیح نیست که گفته شود خود مناسک حج برآنان واجب گشته است. یعنی (حاصل مصدر و اسم مصدر)[۱۰]
حج در فقه اسلامی این طور تعریف شده که به مجموعهای از اعمال اطلاق میشود که درمکه واطراف آن به جا می آورند و اقدام بدان، در صورت وجود استطاعت مالی و صحت مزاج وامنیت برهر شخص بالغ و عاقل و مکلف در تمام عمر یک بار واجب است.[۱۱]
در جای دیگر آمده که زیارت خانه خدا و انجام اعمال مخصوص درزمان خاص را حج گویند. [۱۲]
شرافت زمانی حج:
همانطور که می دانیم حج زمان مخصوص خود را داردو اگردر آن زمان انجام شود ثواب بیشتری دارد و همانطور که در قرآن کریم آمده : «الحَجُّ أَشهرٌ معلومات و …»[۱۳] پس زمان حج، دهه نخست ذیحجه می باشد در همین مورد دو روایت از نبی اکرم (ص) رسیده است که دریکی ازآن دو فرمود:
« ما من أیّام ازکی عندالله تعالی ولاأعظم اجراً من خیرفی عشرا الاضحی»
«هیچ زمانی نزد خدای تعالی بهتر و به لحاظ پاداش دهی بر عمل خیر، برتر از دهه اول ذیحجه نیست»
در روایت دیگر، آنحضرت فرمود:
«یا مِن ایّام،العمل الصالح فیها احّب الی الله عزوجل من ایام عشر،یعنی عشر ذی الحجه»[۱۴]
« هیچ زمانی، انجام کارهای نیک در آن نزد خدای سبحان محبوبتر از ده روز نخست ذیحجه نیست.»
عارف بزرگوار مرحوم میرزا آقا ملکی تبریزی (رضوان الله تعالی علیه) این حدیث دوم را مهمتر از حدیث اول میداند و از اهمیت آن این است که در حدیث دوم سخن از «محبت» است نه «عظمت» ،وکلمه «احب» که در روایات اخیر آمده ،پربارتر از «أزکی و اعظم» است.[۱۵]
اما اینها برای حج تمتع میباشد و برای انجام اعمال عمره مفرده زمان خاص ندارد و در تمام طول سال میشود حج گذارد.
اهمیت وآثار حج
همانطور که میدانیم حج از اهمیت جایگاه خاصی برخوردار میباشد و در بعضی جاها آمده که برترین اعمال می باشد و آمده که هرکس حج بگذارد گناهان او آمرزیده میشود اما در صورتی که بعد از آمدن از حج همانطور پاک باقی بماند و گناهی مرتکب نشود.
همچنان که حج آثار فراوانی بر فرد چه از نظر مادی و چه معنوی می گذارد اما اثرات روحی و معنوی آن خیلی زیاد می باشد از جمله این که:
۱- برای شخص پاکی می آورد چنان که پیامبر خدا (ص) می فرماید : « به حج خانه خدا بروید، زیرا حج ، گناه را می شوید ،همچنان که آب،چرک را می شوید.»
۲- بی نیازی یکی دیگر از اثرات حج می باشد که این بیشتر مادی نیست همچنان که رسول الله (ص) فرمود : حج کنید،هرگز نیازمند نمی شوید حجوا کن تفتقروا»
۳- نور :امام صادق (ع) الحاج لایزال علیه نور الحج مالم یلمَّ بذنب
امام صادق (ع) در این باره فرمودند : حج گزار، تا خود رابه گناهی نیالوده، نورانیت حج با اوست.»
۴- آثاردیگر خیر دنیا و آخرت نصیب او میشود و در همین مورد پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «هرکس خیر دنیا و آخرت میخواهد، پس آهنگ این خانه کند، که بندهای بدان روی نیاورده و از خدا دنیا را نخواسته، مگر آن که ازآن بدو داده است و آخرت را نخواسته، جز آن که برایش اندوخته است[۱۶]»
بنابراین پذیرفته شدن حج وزیارت درزندگی انسان آثار زیادی دارد و اگر بخواهیم حجمان مقبول درگاه حق تعالی واقع شود چند شرط دارد که چند تا را دراینجا قابل ذکر میدانیم: الف )صحیح واقع شدن حج : یعنی انسان وقتی مسائل لازم را فراگرفت ودر وقت انجام مناسک توجه به آنها داشت و قربه الی الله را بجا آورد، از کیفر و عقاب الهی در امان است، و حج او صحیح میباشد،ودر همین حد نزد پروردگار مأج��ر است.
ب) قبولی حج از جهت روح واسرار حج وپذیرفته شدن عند الله
یعنی علاوه بر این که مسائل لازم را فراگرفته و اعمال حج را قربه الی الله انجام داده است، حضور قلب و معرفت الی الله هم داشته و توانسته از تمایلات نفسانی رهایی پیدا کند ،و با خضوع و خشوع مناسک را انجام دهد، ودر طول سفر حج خصلتهای زشت درونی را یکی پس ازدیگری ترک کرده و از سفره گسترده حق تعالی بهره مند شود، یعنی در مهمانی پروردگار شرکت نماید و به قدر توان از غذاهای معنوی تناول کند.
چنین فردی توانسته درجاتی از تقوا را به دست آورد. قرآن کریم میفرماید :گوشت وخون قربانی به خدا نمیرسد، ولکن یناله التقوی منکم[۱۷]» ،بلکه تقوای حاصل از قربانی است که انسان را بالا می برد و به خدا نزدیک میکند.
در آیه دیگر می فرماید : در روزهای مشخص به یاد خدا باشد (اشاره به مناسک منی ا..
آنگاه می فرماید :واتقّوا الله[۱۸]» از خدا پروا کنید.
اگر زائر بیت الله الحرام در ایام حج به یاد خدا باشد، خود را از گناه حفظ نماید، تمرین ترک معاصی داشته باشد، و حالت تقوا و پرهیزکاری پیدا کند، پس از حج مرتکب گناه نمیشود، و خصلتهای خدایی در درونش جوانه می زند، رسول گرامی اسلام (ص) میفرماید:
« آیه قبول الحج ترک ما کان علیه العبد مقیماً من الذّنوب» ، نشانه قبولی حج، ترک گناهان گذشته میباشد.
بنابراین این نشانه قبول حج ، دستیابی به تقوا ومراعات حدود الهی،پرهیز از گناه، ودوری از خصلتهای زشت است،و این معنا امکان ندارد که انسان همیشه خود را در محضر حق سبحانه و تعالی ببیند ومراقب اعمال و رفتار خود باشد،هر کاری را جهت رضای پروردگار انجام دهد،با مردم آن گونه رفتارنماید که دوست دارد مردم با او رفتار کنند، بندگان خدا از دست و زبانش در امان باشند، درسختی ها و گرفتاریها تکیه گاه محکمی برای نزدیکان به حساب آید،به اعمال عبادی بویژه نماز اهمیت دهد ، وسعی کند نمازهای واجب را اول وقت و به جماعت برگزار نماید.[۱۹]
با توجه به این همه اهمیتها و ارزشی که برای حج ذکر شد روایاتی دیگر هم در همین مورد
می باشد البته برخی ازآیات نیز برحسب روایات بر حج تطبیق داده شده است که در اینجا ذکر
می کنیم : معاویه بن عمار می گوید : از امام صادق (ع) درباره ثروتمندی که هرگز حج به جا نیاورده پرسیدم، آن حضرت فرمود : چنین شخصی، از کسانی است که خداوند درباره آنان فرمود: آنان را کور محشور می کنیم: هومِمّن قال لله تعالی : «و نحشره یوم القیمه أعمی»[۲۰]راوی می گوید: آن گاه که امام صادق (ع) مرا از این سخن متعجب دید فرمود : مراد این است که خداوند او را از ادراک وشناخت راه حق باز می دارد : اعما الله عن طریق الحق »[۲۱]
احادیث متعددی به این مضمون وارد شده است گر چه این روایت در خصوص حج است، لیکن از جمله پایانی آن استفاده میشود که کوری در قیامت اختصاصی به ترک حج ندارد، بلکه اگر در سایر موارد نیز عمداً حقی ترک شود،چنین عذابی محتمل است.[۲۲]
بنابراین هر چه سخن درباره فضیلت حج بازگو کنیم، باز هم کم است چون آیات قرآن و روایات سخن زیادی در این باره گفته شده است