همه ساله در جهان دهها میلیون كارگرقربانی حوادثی میشوند كه منجر به كشته شدن و یا از كارافتادگی تعداد كثیری از آنها میگردد. بر طبق آمار منتشر شده در كشورهای پیشرفته صنعتی، سالانه از هر ده نفر كارگر یكی دچار سانحه میشود و در نتیجه اینگونه سوانح، پنج درصد روزهای كار ملی به هدر میرود. حوادث ناشی از كار از سویی سبب ناراحتی فرد كارگر و یا افراد خانوادهاش میشود و از سوی دیگر سبب از بین رفتن سرمایه و تزلزل بنیان اقتصادی جامعه میگردد. لذا اینگونه حوادث از دیدگاههای زیر دارای اهمیت شایان توجهی میباشند........
همه ساله در جهان دهها میلیون كارگرقربانی حوادثی میشوند كه منجر به كشته شدن و یا از كارافتادگی تعداد كثیری از آنها میگردد. بر طبق آمار منتشر شده در كشورهای پیشرفته صنعتی، سالانه از هر ده نفر كارگر یكی دچار سانحه میشود و در نتیجه اینگونه سوانح، پنج درصد روزهای كار ملی به هدر میرود. حوادث ناشی از كار از سویی سبب ناراحتی فرد كارگر و یا افراد خانوادهاش میشود و از سوی دیگر سبب از بین رفتن سرمایه و تزلزل بنیان اقتصادی جامعه میگردد. لذا اینگونه حوادث از دیدگاههای زیر دارای اهمیت شایان توجهی میباشند:
1ـ از نظر انسانی
هرگونه حادثه ناشی از كار ولو جزئی سبب دردو ناراحتی شخص كارگر و افراد خانوادهاش میشود. بدیهی است در صورتی كه حادثه شدید باشد و منجر به مرگ یا از كارافتادگی دائمی شود این مسئله اهمیت بیشتری پیدا میكند.
2ـ از نظر اجتماعی
از آنجا كه پیشرفت و ترقی هر اجتماعی بستگیبه نیروی كار افراد جامعه دارد، لذا محصول كار هر كارگر نه تنها مایه امرارمعاش زندگی و خانواده اوست بلكه سرمایه و پشتوانه اقتصاد یك جامعه نیز میباشد. چنانكه میدانیم نزدیك به 50 تا 60% افراد هر اجتماعی را افراد در سنین كار تشكیل میدهند. ولی در اصل افراد فعال جامعه، مخصوصاً در كشورهای كم رشد در حدود 25% كل جمعیت میباشند حال اگر از این تعداد، افرادی نیز به علت حوادث ناشی از كار نتوانند كار خود را انجام دهند این امر سبب تزلزل در وضع اجتماعی جامعه میگردد.
3ـ از نظر اقتصادی
حوادث به هر صورت و درجهای كه باشدبرای كارگر، كارفرما و جامعه زیانهای اقتصادی دربر دارد. این زیانها به صورت مستقیم و غیرمستقیم میباشند. از زیانهای مستقیم میتوان از خسارت ناشی از وقفه كار به علت حادثه، هزینههای درمانی و سرانجام خسارات پرداختی در مورد از كارافتادگی موقت، دایم و یا فوت را نام برد. در محاسبه زیانهای غیرمستقیم كه مقدار آن در تمام كشورها بیش از زیانهای مستقیم است باید زیانهای ناشی از وقفه در كار سایر كارگران به علت كمك كردن به فرد مصدوم، بحث و گفتگو در مورد علت وقوع حادثه، بههم ریختن نظم كار پس از انتقال كارگر به بیمارستان تا موقع گماشتن فرد مناسب برای انجام امور، خسارات وارده به ماشینآلات و نهایتاً خسارات ناشی از تقلیل فعالیت كارگر مصدوم پس از برگشت به كار (در صورت معلولیت) مورد توجه قرار گیرد.
علل حوادث ناشی از كار:
مطالعات و بررسیهای انجام شده نشاندهنده این حقیقت است كه بهطور كلی حادثه ناشی از كار علت واحدی ندارد و معلول علل فنی و انسانی میباشد. این علل بستگی به نوع كار، محیط شرایط انجام كار و ابزار مورد استفاده دارد و میتوان آنها را به دو دسته علل مستقیم و غیرمستقیم تقسیم كرد:
1ـ علل مستقیم
منظور از علل مستقیم عبارت از عللی است كه در به وجود آمدن حادثهسهم اصلی را داراست. با توجه به وضع كار و صنعت میتوان این علل را چنین خلاصه نمود: جابجا كردن كالا، كار با ماشینآلات، سقوط اشیاء، افتادن كارگر از ارتفاع، استفاده غیرصحیح از ابزار كار، افتادن به علت لیز خوردن، برخورد با مانع، سوختگی و همچنین تصادف با وسیله نقلیه در محیط كارگاه و یا هنگام رفت و برگشت به محل كار.
برای شناخت علمی حوادث ناشی ازكار و تجزیه و تحلیل بروز آن و سرانجام تدوین اصول پیشگیری در سطح كارخانجات و در مقیاس ملی باید حوادث را طبقهبندی نمود. مشهورترین طبقهبندیها كه در بیانیه دهمین كنفرانس جهانی آمارشناسان كار توصیه شده است عبارتند از:
الف) طبقهبندی براساس انواع فعالیت اقتصادی:
در این تقسیمبندی فعالیتهای اقتصادی به32 دسته تقسیم میشوند.(مانند صنایع نساجی، صنایع شیمیایی نفت، زغالسنگ، لاستیك، پلاستیك، حمل و نقل و انبارداری و...)
ب) طبقهبندی براساس نوع حادثه:
در این طبقهبندی انواع وقایعی كه مستقیماًسبب آسیبدیدگی میشوند به 9 دسته به شرح زیر تقسیم میشود:
1-1ـ سقوط اشخاص از ارتفاعات(ساختمان،داربست، نردبان، ماشین، وسیله نقلیه و در گودیها(چاه، نهر، محل خاكبرداری شده، گودالهای زمین)
طبق دسته بندی فوق، در صنعت ساختمانسقوط از داربست جان انسانهای بسیاری را م گیرد و یا خسارات مالی و جانی بسیاری راتحمیل می نماید. در کلیه کشورهای پیشرفته محققات با استفاده از تجارب و تخصص های مختلف تکنولوژی های جدیدی برای کاهش تلفات انسانی ارائه می نمایند. با توجه به امار بالای سقوط از داربست، که طبق آمار رسمی در طی سال 92 درایران بالای 600 نفر جان خود را به دلیل سقوط از کلایمراز دست دادهاند که آمار غیر رسمی بسیار بیشتر از ارقام مذکور می باشد، استفاده از تکنولوژی جایگزین برای کلایمراز اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده است.
لذا برای اولین بار در اواخر جنگ جهانی دوم آلمانی ها،داربست معلق یا به اصطلاح جدید کلایمررا پیشنهاد کردند. در آن زمان از کلایمربرای دسترسی سریع به طبقات برای ترمیم و نگه داری ساییت های صنعتی آسیب دیده از جنگ استفاده می کردند که بعد از اتمام جنگ، کاربرد کلایمردر صنعت ساختمان هر روز بیشتر احساس گردید. لذا محقین مدل های جدید ازکلایمر را که دارای تکنولوژی جدید بودند طراحی کرده و به بازار ارائه دادند. در کلایمرهای جدید سیستم های مختلف امنیتی ارائه گردید که از آن جمله می توان بهموارد زیر اشاره کرد:
سیستم ترمز گریز از مرکز –سیستم ترمز کمانی V شکل-سیستم لنت ترمزی،سیستم ترمز block stop در نتیجه وجود سیستم هایمختلف امنیتی باعث می گردد که ضریب اطمینان دستگاه بسیار بالا بوده و احتمال سقوط و واژگونی آن به صفر برسد.
پس از بهینه سازی سیستم های کلایمر، و نهادینه شده این وسیله در کشورهای صنعتی به جای داربست هایفلزی، نیاز به تعریف استانداردهای بین المللی برای کلایمراحساس گردید که این استانداردها نیز از دهه 1990 تعریف و تا به حال نیزتکمیل و بازنگری شده اند. در حال حاضر از تکنولوژی کلایمربه جای داربست های فلزی در کارهای ساختمانی و صنعتی در کشورهای پیشرفتهبهره می برند که این امر باعث کاهش بسیار زیاد تلفات انسانی سقوط از داربست گردیده است و امید بر آن داریم تا با نهادینه شده کلایمردر داخلکشور، کاهش افزایش ایمنی کارگران، افزایش بازدهی پروژه های عمرانی باشیم
واحد تحقیق و توسعه گروه صنعتی آلتای