زنان و اشتغال
زن ، اشتغال و خانواده
مريم سالاري مقدم
--------------------------
بحث پيرامون زنان به ويژه مادران از ديرباز مد نظر صاحب نظران بوده است. اما ضروري به نظر مي رسيد که ارتباط وظيفه مهم مادري و رسالت ديگر زن يعني حضور در اجتماع بهتر تبيين شود تا تداخل و تعارضي در نقشها پيش نيايد.
تاريخچه کار زن:
------------------------
در سال هاي گذشته فعاليت هاي خانگي و توليدي از هم جدا نبودند؛ بسياري از توليدات يا در خانه ها و يا در کارگاه هاي نزديک خانه انجام مي شد و تمام اعضاي خانواده به خصوص زنان در امر توليد مشارکت داشتند. به همين دليل زنان نفوذ قابل توجهي در درون خانواده داشتند و گاه اداره کننده اصلي خانواده و درآمدهاي ناشي از آن بودند. اما به تدريج و با شروع انقلاب صنعتي در قرن نوزدهم ميلادي و توسعه صنايع و انتقال توليد به کارخانه هاي صنعتي، استخدام فردي جاي استخدام خانوادگي را گرفت و افراد مجبور شدند در بيرون ازخانه مشغول به کار شوند.
کارخانه داران براي اين که زن را از خانه به کارخانه بکشانند و از نيروي اقتصادي او بهره کشي کنند، حقوق زن، استقلال اقتصادي، آزادي و تساوي حقوق زن با مرد را عنوان کردند و آنها بودند که توانستند به اين خواسته ها رسميت قانوني بدهند. چرا که تکامل ماشينيسم و توليد به ميزان بيش از حد نياز واقعي انسانها و ضرورت تحميل بر مصرف کننده بار ديگر ايجاب مي کرد که سرمايه داري از وجود زن بهره کشي کند؛ اما نه از نيروي بدني و قدرت کاري او، بلکه از نيروي جاذبه و زيبايي او و از قدرت افسون نگري اش در تسخير انديشه ها، اراده ها و مسخ آن ها در تحميل مصرف بر مصرف کننده.
بنابراين حضور زنان روز به روز در مشاغل مختلف بيشتر شد و زمينه حضور گسترده آنان در بيشتر کشورهاي غربي فراهم آمد و به تدريج به کشورهاي آسيايي در حال توسعه نيز سرايت کرد. به طوري که امروزه آمار و ارقام بيانگر حضور بالاي زن در بازار کار است.
به طور مثال آمار اشتغال زنان در کشورهاي صنعتي بدين قرار مي باشد:
فنلاند: 41% فرانسه: 4/36% دانمارک: 7/37%
اتريش: 3/32% انگلستان: 7/31%
در کشورهاي عربي نيز آمار اشتغال زنان اين گونه مي باشد:5
امارت: 5/14% قطر: 9/35% مراکش: 7/34% بحرين: 1/32% موريتاني: 43% مصر: 1/30% \
نقش مادر در تربيت:
اکنون بايد نقش مادر در دو مقطع مهم و حساس- کودکي و نوجواني- بيان شود تا مادران شاغل به اهميت آن پي برده و اولويتها را در مسير انتخاب شغل و تربيت فرزندان به شکل صحيح تشخيص دهند.
الف) مادر و تربيت در کودکي
------------------------
برخي گمان مي کنند که نقش مادر در تربيت از زماني است که طفل او خوب و بد را تشخيص مي دهد و تا حدي قادر به تشخيص مصالح و مفاسد امور مي باشد. اما از نظر اسلام تأثير مادر حتي به دوران بارداري و قبل از انعقاد نطفه نيز مربوط مي شود و دوران حمل در سرنوشت طفل بسيار دخيل است.6 حتي برخي شروع زندگي آدمي را از لحظه انعقاد نطفه مي دانند.
کودک ماه ها در رحم مادر، با جسم و روح او ارتباط تنگاتنگ برقرار مي کند. بعد از آن نيز تا مدتها براي رشد و ادامه حيات خود نياز به مادر دارد و طول مي کشد تا بتواند به تنهايي احتياجات خود را برطرف کند. تمام اين امور نياز به صبر و حوصله سرشاري دارد که خداوند به مادر بخشيده تا فرزندانش به سمت کمال پيش بروند و در اين وابستگي و احتياج، حکمتي نهفته است تا کودک پيوسته با ما در ارتباط باشد و تحت تربيت او بزرگ شده و به کمال برسد.
طفلي که قدم به اين دنيا مي گذارد اين حق را دارد که در کنار مادر باشد و از مهر و محبت او بهره مند شود. هرگاه گريه کرد به او جواب لازم را بدهد، در آغوش او بخوابد و يا شير بخورد. حال اگر به درخواستهاي او کم توجهي شود و پاسخ لازم به واکنش هاي او داده نشود؛ کودک در آينده از ثبات شخصيتي سالمي برخوردار نخواهد شد و به ناسازگاري اخلاقي روي خواهد آورد. وجود مادر در کنار کودک سبب به وجود آمدن احساس اعتماد نسبت به اطرافيان خواهد شد. اين احساس براي کودک بسيار مفيد است و سبب مي شود تا او بهتر بتواند شکستها و ناموفقيتها را در زندگي تحمل کند. اگر کودک در خانه از رابطه عاطفي خوبي برخوردار نباشد، نمي تواند آن گونه که بايد به آموزش محيط پيرامون خود بپردازد تا بتواند استعدادهاي خود را ظاهر سازد. تجربه نشان داده است کودکاني که در شيرخوارگاه ها بزرگ شده اند نمي توانند رابطه صميمانه اي با ديگران برقرار کنند. بنابراين زندگي کودک به خصوص دو سال اول آن، دوران بسيار سرنوشت سازي است؛ زيرا شخصيت کودک هنوز شکل نگرفته و براي پذيرفتن هر صورت و شکلي آماده است. پس وظيفه هر پدر و مادري است که از اين ويژگي انعطاف پذيري استفاده کرده و به تربيت کودکان خود اقدام کنند، پيش از آنکه شخصيت آنها شکل گيرد و ديگر از دست آنها کاري ساخته نباشد.
ب) مادر و تربيت در نوجواني
------------------------
همدلي و ايجاد ارتباط دوستانه و صميمانه راهي است براي جلوگيري از رو آوردن نوجوانان و جوانان به انحراف، جرم و بزهکاري و مادر به عنوان کسي که رابطه مستقيمي با فرزندان خود دارد و سرپرستي خانه با اوست، مي تواند اين رابطه دوستانه را با فرزندان خود برقرار کند. اين مادران که با مهرباني و محبت به نيازهاي عاطفي دختر و پسر خود پاسخ مي دهند، زمينه ساز به وجود آمدن اعتماد به نفس و استقلال در فرزندان خود خواهند شد.
مادران سرمشق و الگوي فرزندان خود و شکل دهنده روح و شخصيت آنان هستند. مادراني که دچار بيماري از خود بيگانگي هستند فرزنداني همانند خود تربيت مي کنند. مادراني که در خانواده هايي پرورش يافته اند که دختر و زن مورد تحقير واقع شده اند، فرزنداني تربيت مي کنند که آنها نيز دچار عقده حقارت مي شوند و نتيجه اين احساس حقارت اين است که وقتي دختر به سن بلوغ مي رسد در برخورد با جنس مخالف رفتار و حرکات نامناسبي از خود بروز مي دهد و زيباييهاي خود را در اجتماع عرضه خواهد کرد تا مرحمي بر روح بيمار و جبران کننده عقده دروني اش باشد. پسران نيز در چنين خانواده هايي بينشي نادرست نسبت به زن پيدا کرده و نسبت به زنان ديگر و همسران خود زورگو و ستمکار خواهند شد.
پدران و مادران بايد اين نکته را مدنظر داشته باشند که دختران و پسران هرکدام تربيت متفاوتي را مي طلبند. زيرا هرکدام از دختر و پسر بايد در آينده نقش خاصي را در خانواده و اجتماع پياده کنند. يک مادر از کودکي بايد به دختر خود بفهماند که او در آينده مي خواهد مادر و همسر بشود. بنابراين بايد به مرور زمان به فرزند خود اعم از دختر و پسر نکاتي را که در زندگي آينده نياز خواهد داشت بياموزد.
پيامدهاي مثبت اشتغال:
------------------------
الف) اشتغال زنان باعث افزايش آگاهي و بينش اجتماعي آنان و ايجاد روحيه اعتماد به نفس، رشد، استقلال فکري و روحي آنان مي شود.
ب) کمک به فهم و درک مسائل زنان و کمک به حل اين مشکلات، چرا که با حضور آنان در اجتماع بيشتر مشکلات و مسائل زنان را فهميده و سعي در رفع آن مي نمايند.
ج) بالارفتن منزلت زن در جامعه.
د) مشارکت آنان در تصميم گيري ها باعث مي شود از حالت انفعالي خارج شده و به صورت فعال در اجتماع حاضر شوند.
ه) آشنايي بيشتر با روشهاي افزايش بهره وري امکانات مادي و معنوي خانواده و تلاش در جهت افزايش بهره وري.
و) افزايش توان مديريتي زنان که کمک بسزايي در تصميم گيريهاي اساسي خانواده خواهد کرد.
ز) کمک به حفظ شئونات اسلامي و حفظ حريم زن و مرد، در صورت رعايت موازين از طرف زن شاغل.
ح) استفاده از اوقات فراغت و جلوگيري از آسيب پذيري اجتماعي در اثر فقر و نياز مالي به خصوص در مورد زنان بيوه و مطلقه.
ط) کمک به اقتصاد خانواده.
ي) کمک به شادابي و سلامت روح و جلوگيري از افسردگي در اثر بيکاري و يکنواختي زندگي روزمره.
پيامدهاي منفي اشتغال:
------------------------
الف) پيامدهاي منفي اشتغال بر زنان
------------------------
به دنبال انقلاب صنعتي که در غرب اتفاق افتاد، مسائل تازه و جديدي مطرح شد که يکي از آنها تبليغ جهت اشتغال در خارج از خانه بود. کارخانه داران و سرمايه داران به دليل دستمزد کمتر زنان از آنها دعوت کردند تا مشغول به کار شوند و و براي جلب نظر آنها سروصداي زيادي پيرامون حقوق زنان به راه انداختند و خواستار حق مالکيت زن نسبت به درآمد واموال خود شدند. آن ها براي اينکه مادران به خاطر تنها ماندن فرزندان کوچک خود از کار در بيرون از خانه صرف نظر نکنند مهدکودک، شيرخوارگاه و ... تأسيس کردند تا مادران با خيالي آسوده،26 در محيط کار حاضر شوند. بر اثر اين تبليغات زنان زيادي وارد بازار کار شدند و تا به امروز نيز اين روند ادامه يافته است؛ به طوري که در حال حاضر در کل دنيا دو سوم تا سه چهارم کار توسط زنان انجام مي شود. آنها 45% از غذاي دنيا را فراهم مي کنند در حالي که بر طبق آمار تا سال1379ش فقط 10% از درآمد جهان به زنها تعلق دارد.
از اثرات منفي ديگر اين است که بر اثر کار زياد به مادران صدمه هاي جسمي و روحي شديدي وارد مي شود چرا که اين مادران به علت درگيريهاي اجتماعي و رقابت هاي شغلي که در محل کارشان رخ مي دهد دچار ناراحتيهاي اعصاب و روان مي شوند.
يکي ديگر از اثرات منفي اشتغال برآورده شدن نياز مالي زنان مي باشد که اين امر اگرچه در وهله اول خيلي خوب و مثبت به نظر مي رسد اما واقعيت اين است که زني که نياز مالي نداشته باشد تمايل کم تري براي ازدواج دارد همان طور که اگر مردي نياز جنسي در خود نبيند ازدواج نمي کند همچنان که اين روزها اين احساس عدم نياز از دو طرف فهميده مي شود و به همين دليل آمار طلاق بسيار بالا رفته است.
کار زنان خطر رقابت بين زن و شوهر را افزايش داده و در نتيجه تفاهم و همدلي آنها آسيب مي رساند، چرا که مرد به عنوان پدر خانواده، نان آور خانه محسوب مي شود و اگر زن نيز شغل نان آوري را بر عهده گيرد ميان زن و شوهر رقابت به وجود آمده و ديگر نمي توانند به ديد شريک زندگي به هم نگاه کنند و محيط زندگي همانند محيط کار و روابط دو همکار خواهد بود.
ب) پيامدهاي منفي اشتغال بر فرزندان
------------------------
کار مادر براي کودک يک نوع محروميت محسوب مي شود. شما ممکن است کودکاني را بشناسيد که وقتي مادرشان نيستند ناراحت و افسرده به گوشه اي مي نشينند اما همين که مادرشان را مي بينند شاداب و سرحال شروع به شيطنت و بازيگوشي مي کنند.کودک دوست دارد وقتي که از مدرسه و يا هر جاي ديگري به خانه مي آيد، مادرش در خانه باشد و به استقبال او بيايد تا غم و غصه هاي خود را فراموش کند. در صورت اشتغال مادر رونق خانه دلگرمي و نشاطي که لازمه حضور مادر است از بين مي رود و بچه ها شور و شوق بازي را از دست مي دهند. غيبت مادر از سه تا شش سالگي روي کودک تأثير بدي مي گذارد. اين کمبود باعث مي شود که کودک موجودي شکاک و بدبين و عاري از مهر و محبت به ديگران شود و مبتلا به شب ادراري و بدخوابي گردد.تکليف کودکاني که در غياب مادر به مهدکودک و شيرخوارگاه سپرده مي شوند نيز مشخص است. طبق تحقيقات صورت گرفته رشد اين کودکان کمتر از حد طبيعي بوده و دچار عوارض منفي مي شوند. کودکستان یا ديگر مراکز نگهداري از کودکان نمي تواند جايگزين خوبي براي خانواده باشند و مربيان نيز نمي توانند جانشين خوبي براي مادر باشند.
جدا شدن کودکان از مادران در نتيجه اشباع نشدن آنها از عاطفه مادري زمينه سازي بسياري از مشکلات روحي و رواني در آينده خواهد شد، اگر خوب بررسي شود معلوم مي شود که جوانان پرخاشگر، ناراحت، بي اعتنا نسبت به قانون و ... از تربيت صحيح و عاطفه مادري محروم بوده و به همين دليل گرفتار عقده هاي رواني و نابهنجاريهاي اجتماعي شده اند. دنياي امروز، زنان را که از نظر خلقت متخصص و آگاه به فن تربيت هستند به خروج از خانه و کار در بيرون و در مشاغلي که هيچ نوع تناسبي با طبع او ندارد وادار مي کند؛ آن گاه کودکان را تنها در خانه و دور از سرپرست رها مي کند و زماني که جرم و جنايت افزايش پيدا مي کند، تعجب کرده و دنبال علت آن مي گردد.
وظيفه مادران شاغل:
------------------------
الف) مشاغل مجاز: تمام مشاغل مباح موجود در جامعه، چنانچه در چهارچوب شرايط کار زنان واقع شود مجاز و مطلوب است. برخي از اين شرايط عبارتند از:
1. عدم اختلاط با مردان
2. احترام به شخصيت والاي زن
3. عدم مغايرت با فطرت و روحيات زن
4. عدم استهلاک نيروي انساني
ب) حدود زماني کار زنان: کار زنان در شب به هيچ عنوان مطلوب به نظر نمي رسد. اگر زنان مشکل خاصي ندارند تا جايي که برايشان ممکن است کار نيمه وقت پيدا کنند تا بيشتر اوقات خود را در منزل و کنار فرزندانشان باشند.
ج) نقش پدر در غياب مادر: پدر بايد در کنار مادر در امر تربيت نقش فعالي را ايفا کرده و شانه ازاين وظيفه مهم خالي نکند. برخي روان شناسان بر نقش پدر در تربيت بسيار تأکيد داشته و معتقدند کودکاني که از پدر محروم هستند دچار «گرسنگي پدر» خواهند شد. کودکان اين نياز را دارند که با بزرگسال مذکري ارتباط برقرار کنند و هيجانات خود را کنترل کنند.
د) حدود کار زن:
1. در نظر گرفتن مصلحت خانواده
2. رعايت مصلحت فرزندان
3. رعايت مصلحت همسر
4. در نظر گرفتن مصلحت زن
نتيجه:
مادران بيش از آن چيزي که ما تصور مي کنيم در تربيت فرزند نقش دارند به طوري که آنها از تمام اعمال و رفتار ما در الگوبرداري مي کنند. همچنين اثرات مثبت اشتغال بيشتر به نفع خود زنان است تا همسران و فرزندانشان؛ چرا که مي توانند هم از نظر اقتصادي و هم از لحاظ نشان دادن تواناييهاي خود در جامعه مفيد بودن خود را به اثبات برسانند در حالي که بيشتر مادران شاغل اولويت در تربيت فرزند را ناديده گرفته و امور ديگر از جمله اشتغال را از اهميت بيشتري برخوردار مي دانند. زنان شاغل با توجه به اين که به ناچار مدتي از روز را در خارج از خانه مي گذرانند مدتي از کودکان خود دور هستند که در نتيجه فرزندان آنان دچار مشکلاتي خواهند شد که قبلا اشاره شد. از آنجا که توسعه نيروي انساني که امري مهم در پيشرفت و توسعه کشور است از طريق خانواده به خصوص مادران صورت مي گيرد توجه اين مسئله با اهميت است. همچنين باتوجه به کار بيرون زنان شاغل و نيز کارهاي خانه، آنان متحمل فشارهاي سنگين و مضاعفي مي گردند.
و اما راهکار:
------------------------
الف) پيشنهاد به زنان که بايد مادران، مشاغل را اولويت سنجي کرده و تمام جوانب را در نظر گرفته و در صورت نياز اجتماع، وارد آن مشاغل شوند.
ب) پيشنهاد به همسران زنان شاغل که لازم است آنان تحولي در ديدگاه هاي خود داده و کمک کار همسر خود باشند.
ج) پيشنهاد به متوليان امور اجتماعي و دولت؛ از جمله دادن امتيازاتي به زنان خانه دار، در نظر گرفتن تسهيلاتي براي زنان شاغل، مجهز کردن شرکتها و مؤسسات به فنون پيشرفته و در اختيار گذاشتن اين فنون به زنان شاغل تا با اين کار عده زيادي از آنان بتوانند کارهاي اداري را در منزل انجام دهند و همچنين برگزاري همايشهايي در زمينه اشتغال زنان و تربيت.
د) پيشنهاد به رسانه ها و مطبوعات که بايد بيشتر به بررسي اشتغال زنان بپردازند و راهکارهايي را در جهت کاهش آسيب هاي اشتغال بر زنان بيان کنند. همچنين مطبوعات نقش مهمي را در توجه دادن زنان به نقش اصلي خود ايفا مي کنند.
منبع:کتابهای استاد مطهری-علی اکبر مظاهری-علی قائمی-بتول محتشمی-محمدعلی سادات-حسین مظاهریو...