چاقو سازی
صنعت چاقوسازی در زنجان سابقه طولانی دارد، ول بعد، از دوره صفویه است که رونق چشمگیری در این زمینه یافته است. مع الوصف با ویژگی هائی که هم اکنون مورد نظر ماست از یک قرن پیش به این طرف تحول و دگرگونی یافته است.
توضیحات خدمت
تاریخچه :
از آنجائیکه ایرانیان در بین جهانیان از جنگاوران بیباک و جهانگشایان چیرهدست شناخته شدهاند ناگزیر باید از ابزارهای جنگی خوبی برخوردار بوده باشند، چرا که در زبان پارسی نام ابزارهای جنگی بجای مانده که برخی از آنها را در پارس باستان یعنی در نوشتههای روزگار هخامنشیان و بیشتر آنها را در نامه دینی ایرانیان ، اوستا مییابیم و جالب اینکه نام بیشتر ابزار مزبور در زمان حاضر نیز بین نوشتهها مشاهده میشود، کمان ابرو، کمند گیسو، تیرمژه دلدار، از جمله تشبیهات زیبا و دلنشین ادبیات فارسی میباشد. سابقه صنعت چاقوسازی در ایران را در زمانهایی باید جستجو کرد که داشتن سلاح سرد از ضروریات زندگی هر فرد به شمار میرفت (ایرانشهر ج 2) یکی از قدیمیترین مناطق سکونت ایران که قدمت آن به هزارهی ششم میرسد، تپه سیلک کاشان میباشد. قدیمیترین آثار بدست آمده از سیلک از جنس سنگ میباشند از آن جمله چاقویی است با دستهی از استخوان و تیغهای از سنگ چخماق میباشد که متعلق به 4200 ق.م. شاردن نقل میکند که در زمان او هیچیک از ایرانیان بدون شمشیر از خانه بیرون نمیرفتند، تیغه این شمشیرها به قدری برنده بود که بر طبق داستانهای قدیمی اگر با دست پهلوانی به سواری زده میشد او را از فرق سر تا روی زین به دو نیم میکرد. با ورود سلاح گرم به بازار بتدریج حمل و استفاده از سلاح سرد منسوخ گردید. صنعت شمشیرسازی نیز رو به افول میرود و در حد چاقوسازی و ساخت اشیاء برنده مورد نیاز روزمره زندگی به حیات خود ادامه میدهد، یکی از شهرهائی که صنعت چاقوسازی و ساخت اشیاء برنده را حفظ کرده و بیشترین شهرت و معروفیت را در ایران دارد، شهر زنجان است. صنعت چاقوسازی در زنجان بطور قطع ماحصل عواملی چون موقعیت جغرافیایی و نقش زنجان در جنگهای مختلف تاریخی (قبل از اسلام و بعد از اسلام)، موقعیت سوقالجیشی استان نسبت به استانهای همجوار، قرار گرفتن بر سر تمدنهای شرقی، غربی و نزدیکی به فلات مرکزی، فراهم بودن مواد اولیه و معادن غنی آهن و مس و . . . میباشد. در بررسیهای به عمل آمده و با توجه به شواهد و مدارک به دست آمده به طور قطع اعلام تاریخ دقیق و مشخص پیرامون زمان شروع این صنعت در استان زنجان مقدور نمیباشد. قدیمیترین چاقوی به دست آمده از مجموعهی مرد نمکی در معدن نمک چهرآباد ( روستای حمزهلو ) متعلق به هیجده قرن پیش میباشد. این چاقو دارای دستهای از شاخ بز است و طول آن 11 سانتیمتر که با استفاده از دو میخ پرچ به تیغهای متصل گردیده که طول تیغه 5/8 سانتیمتر اندازهگیری میگردد، تیغه مقداری زنگ زده است . غلاف آن از جنس چرم بوده و با بندی از جنس چرم به به لباس وی متصل بوده است، طول غلاف 5/15 سانتیمتر میباشد، در عرض آن شکافی تعبیه شده که احتمالاً وسیلهای شبیه گوشپاککن یا نوعی سنجاق در آن جاسازی شده است. چاقوی مزبور را می توان به عنوان اولین و قدیمیترین سند موثق به دست آمده در خصوص صنعت چاقوسازی زنجان نام برد. با طلوع و ظهور دین مبین اسلام و گسترش آن در سراسر سرزمین ایران، شهر زنجان از جمله مناطقی بود که با ورود مهاجمان عرب مقابله نمود و این امر موجب پیدایش جنگهای متعدد و نیز تولید بیشتر سلاح سرد و رونق فلزکاری در منطقه گردید. در چهار قرن اول تمدن اسلامی، بیشتر اشیاء ساخته شده فلزی به غیر از تغییرات جزئی، اصولاً تقلیدی بوده است از فلزکاری دورهی ساسانی، ولی از قرن پنجم به بعد صنعت فلزکاری ایران وارد مرحلهی جدیدی میشود که آن را میتوان تجدید حیات هنری نامید، به طور مشخص در دورهی سلجوقیان عدهای از هنرمندان فلزکار به این ناحیه مهاجرت میکنند، چنانچه در کتاب« هفت هزار سال هنر فلزکاری» در ایران، نوشته محمد تقی احسانی ، میخوانیم: سازندگان این آثار نفیس طبق نامهای مندرج بر روی بعضی از آنها هنرمندان خراسانی هستند که در شرق و شمال شرقی ایران توطن اختیار کرده بودند. عدهای از آنان به علت جنگهای خونین و زد و خوردهای محلی در عصر شاهان و امیران این دوران مانند سامانیان، غزنویان و بالاخره سلجوقیان که خطهی خراسان را عرصهی تاخت و تاز قرار داده بودند جلای وطن کرده در سایر شهرها مانند زنجان، بروجرد، همدان، تبریز و به ویژه در شهر موصل اقامت گزیدند. آثار بی نظیر و نفیس این دسته از هنرمندان فلز کار ایرانی در شهر موصل به آن درجه از شهرت جهانی رسید که به هنر موصلی معروف شد. مقارن با قرن هفتم ه.ق و در اثر هجوم مغولان شهرهای آباد و مراکز صنعتی و هنری سلجوقیان در ماوراء النهر و خراسان ویران گردید و در نتیجه استادان فلزکار نیز مانند دیگر هنرمندان مجبور به ترک کارگاههای خود شدند و به سوی مراکز هنری در غرب ایران و شمال بین النهرین روی آوردند تا از گزند تهاجم مغولان مصون بمانند با ورود استادکاران فلزکار ایرانی به مراکز هنری بینالنهرین مانند موصل، سبک و اسلوب هنر فلزکاری ایران در آنجا نیز رسوخ و نفوذ پیدا کرد و از موصل به سوریه و مصر انتقال یافت. در دوره ایلخانی مراکزی چون تبریز، مراغه و سلطانیه جای شهرهائی چون هرات، مرو، نیشابور را گرفته و مرکز تجمع هنرمندان و صنعتگران شدند که تحت حمایت و تشویق حاکمان وقت دوباره به خلق آثار هنری مشغول گردیدند. به خصوص در دورهی سلطنت سلطان محمد خدابنده، الجایتو، سلطانیه پایتخت او، یکی از بزرگترین مراکز فلزکاری آن زمان، میشود. در اواسط قرن 15 میلادی فلزکاران ایرانی از پیروی سبکهای پیشین، به ویژه مغولی، که یکنواخت و خسته کننده بود، دست برداشتند این هنرمندان به دلیل گسترش معتقدات مذهبی جدید ( تشیع) از یک سو و تحولات سیاسی داخل کشور از سوی دیگر سبکی نوین در هنر فلز کاری به وجود آوردند.