همه چیز درباره فیلم صیاد
خلاصه داستان فیلم صیاد
حسین ترابنژاد که طی یکدهه اخیر، کارنامه قابلقبولی از خود در زمینه نگارش فیلمنامه به جای گذاشته است، در نخستین فیلم نوشته بیوگرافی خود، به برش مهمی از زندگی شهید صیاد شیرازی پرداخته است. شخصیت مهم تاریخ معاصر کشورمان که میتواند برای مخاطبان بسیاری، جذابیت داشته باشد.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: مدتی است این سؤال رهایم نمیکند؛ چرا گلولهها از کنارم میگذرند و نادیدهام میگیرند؟!
نقد و بررسی فوری فیلم صیاد
این نقد و نوشتهها، نظر کوتاه ولی دستاولِ منتقدان و نویسندگان سینمایی است؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند! در ضمن، انتشار آنها -لزوما- به معنای تایید فیلیموشات نیست.
محمد تقیزاده

صیاد با وجود ریتم تند، حجم زیاد اطلاعات و صحنههای اکشن و ماجراجویانه خود که گاهی درونمایههای ملودرام نیز به خود میگیرد به هیچ وجه نتوانسته عمیق شود و تصویری قهرمانگونه، متمایز و به یادماندنی از علی صیاد شیرازی ارائه دهد تا یکی دیگر از پروژههای استراتژیک سینمای ایران در پاسداشت فرماندهان جنگ ناموفق و مایوس کننده لقب گیرد.
فیلم صیاد در ادامه پروژههای سینمایی است که در سالهای اخیر در پاسداشت فرماندهان جنگ تحمیلی ساخته شده است فیلمهایی درباره شهدایی چون چمران، باکری، زین الدین و حالا شهید علی صیاد شیرازی که قرار است علاوه بر یادبود این چهرهها، رویکردی تاریخی به دهه شصت و اتفاقات بعد از انقلاب اسلامی داشته باشند بنابراین این فیلمها نه تنها پرتره فرماندهان بلکه میبایست تصویری از زمانه پرآشوب جنگ و سیاست نیز باشند.
از این رو تماشاگر در وهله نخست میداند که قرار نیست قصه تازه و شنیدهنشدهای را ببیند و بشنود و از همین رو کار سازندگان برای تبیین یک ماجرای شنیده و دیده شده سختتر میشود. از سوی دیگر، حضور چهرههایی چون جواد افشار، ترابنژاد و محمدرضا شفیعی در قامت کارگردان، نویسنده و تهیهکننده که سابقه سریالسازی و اثار جنگی در کارنامهشان وجود دارد دلیل دیگری بر تکراری بودن رویکرد و نگاههای سازندگان است اما این تمام ماجرای صیاد نیست…
صیاد ضربه خود را از تکراری بودن سوژه خود نمیخورد بلکه آسیب اصلی فیلم از پرداخت سطحی، کلیشهای و آماتورگونه سازندگان است وقتی که روایت سینمایی به مرور ویکیپدیایی محدود میشود، شخصیتپردازی به گریم و شباهتهای ظاهری کاراکترها ختم میشود و در نهایت قهرمان سازی از یکی از اسطورههای جنگ و یکی از فرماندهان تکرارنشدنی ارتش به یک شمایل دیالوگمحور، پوشالی و شعاری میرسد که سوژه مهمی به نام شخصیت صیاد شیرازی و موقعیت بغرنجی چون دهه شصت، برکناری بنیصدر و توطئههای منافقین هدر میرود و با یکی دیگر از آثار پرخرج اما کم تاثیری مواجهیم که تصویری کارتونی و نه ماندگار از یکی از مهمترین فرماندهان جنگی نه فقط ایران بلکه جهان ارائه میدهد و به هیچ وجه نمیتوان آن را فیلمی موفق در گیشه و ماندگار در اذهان عمومی تصور کرد.
حضور توامان زوج واقعی علی سرابی و مارال بنی آدم در فیلم به عنوان علی صیاد و همسرش و بده بدستانهای عاطفی این دو نیز نتوانسته ارتباط باورپذیری و متمایزی از یک رابطه عاطفی باورپذیر در سینمای جنگ ارایه دهد ضمن اینکه حضور کوتاه مدت و گاه و بیگاه این رابطه از میانه قیلم به بعد، توجیه و کارکرد منطقی در روایت پیدا نکرده است.
۳ نکته از فیلم:
- تکراری و کلیشهای
- ایده هدر رفته زندگی اسطوره ارتش ایرانی
- گریمهای جذاب بجز رجایی
رضا حسینی

فیلم افتتاحیه جشنواره فجر امسال به احتمال قوی فاخرترین (بخوانید گرانترین محصول دولتی) امسال سینمای ایران است؛ فیلمی به کارگردانی جواد افشار که بیش از هر چیز با سریالهای گاندو شناخته میشود و تجربه سینمایی قبلیاش به شانزده سال پیش برمیگردد؛ موضوعی که بیارتباط با کیفیت فیلم صیاد نیست که ظاهرا نسخه سریالی آن هم قرارست از تلویزیون پخش شود. سه سال پیش هادی حجازیفر هم چنین کاری کرد و نسخه سینمایی اثرش درباره شهید مهدی باکری با عنوان موقعیت مهدی، پیش از سریال عاشورا در جشنواره فجر رونمایی شد؛ اما مسالهای که در وهله اول، این دو پروژه را از هم متمایز میکند – فارغ از توانایی غیرقابل قیاس دو فیلمساز – استراتژی سازندگان صیاد و موقعیت مهدی است.
حجازیفر در مصاحبههای فیلمش گفته است که از همان ابتدا دو سناریوی متفاوت برای نسخههای سینمایی و تلویزیونی اثر زندگینامهای خود نوشت و… متاسفانه فیلم صیاد نهفقط فیلمنامه مستقلی ندارد بلکه مثل فیلمهای ابرقهرمانی هالیوود ناتمام و با نمایی از پرواز بالگرد در غروب به پایان میرسد؛ و البته که نوشتهای هم برای جمعوجور کردن داستان به کار گرفته شده است. از این رو است که فیلمنامه آشفته صیاد، اصولا چیزی به عنوان نقطه اوج هم ندارد و با خاتمه یافتن ناگهانیاش احتمالا اغلب تماشاگرانش را غافلگیر میکند.

سوای این، فیلم صیاد نه یک فیلم زندگینامهای کلاسیک و خوب است و نه یک فیلم جنگی. شاید فیلم جنگی گفتوگومحور بهترین توصیف از فیلم صیاد باشد. علاوه بر اینها، اگر فیلمهای موقعیت مهدی و تنگه ابوقریب اثر بهرام توکلی آثار جنگی ماندگاری شدند فقط و فقط به خاطر انتخاب کارگردانی کاربلد و مسلط به زبان تصویر بود که زیباییشناسی و زبان سینما را بهخوبی میشناسند؛ موضوعی که از همان اولین صحنههای فیلم صیاد، نبودش به چشم میآید و خبر از ادامه فیلم میدهد.
صیاد با تصاویری سیاه و سفید آغاز میشود که قرار بوده با نسبت تصویر مربعیشان (که چهار به سه نیست) زیباییشناسی متفاوتی داشته باشد؛ اما قاب انتخابی سازندگان فیلم بیشتر یادآور قاب خاطرهسازی در نرمافزارهای تدوینی سادهای است که برای ساخت ویدیوهای خانگی استفاده میشوند. بماند که جنس تصاویر هم فرقی ندارد و صرفا همان تصاویر رنگی فیلم سیاهوسفید شدهاند. همین ناپختگی را در کارگردانی، بیشتر بازیها (بجز هومن برقنورد، نادر سلیمانی، مارال بنیآدم و تا حدی هم علی سرابی که تحت هدایت کارگردان بهتری میتوانست بازی بهتری داشته باشد) تدوین، فیلمبرداری و… ضرب کنید تا کیفیت فیلم صیاد دستتان بیاید؛ اما نکته عجیب موسیقی متن مسعود سخاوتدوست است که آثار شنیدنی متعددی را از او سراغ داریم ولی اینجا موسیقیاش به هویتی ورای تصاویر فیلم دست نیافته است.
۳ نکته از فیلم:
- فیلم جنگی گفتوگومحور!
- عاری از زیباییشناسی سینمایی، از “صدا تا سیما”
- بازیهای خوب هومن برقنورد و نادر سلیمانی
علی نعیمی

فیلمهای متعددی در سالهای اخیر با محوریت شهدای جنگ تحمیلی و شخصیتهای برجستهای چون چمران، باکری، زینالدین و حالا علی صیاد شیرازی ساخته شدهاند. این آثار قرار است ضمن یادبود این شخصیتها، تصویری از دوران پرآشوب دهه ۶۰ و وقایع پس از انقلاب اسلامی نیز ارائه دهند. از این رو، نه تنها باید پرترهای از فرماندهان جنگ به نمایش گذاشته شود، بلکه رویکردی تاریخی و اجتماعی به زمانه نیز ضروری است. اما در «صیاد»، بیشتر با یک روایت تکراری و سطحی روبهرو هستیم که هیچ نوآوریای در ارائه داستان یا شخصیتها ندارد. مشکل اصلی «صیاد» در چیزی فراتر از انتخاب سوژه است. آسیب عمده این فیلم، پرداخت سطحی و گاهی آماتورگونه به شخصیتها و روایت است. وقتی که داستان به اطلاعاتی ابتدایی و ویکیپدیایی محدود میشود، عملاً اثر از آن عمق و پیچیدگی که برای پردازش زندگی یک فرمانده بزرگ جنگی نیاز است، بیبهره میماند.
در «صیاد»، شخصیتپردازی بیشتر به گریم و شباهتهای ظاهری بازیگران ختم میشود. علی صیاد شیرازی، به عنوان یکی از برجستهترین فرماندهان جنگ، باید شخصیتی چندبعدی و پیچیده داشته باشد، اما در این فیلم، او بیشتر به یک قهرمان دیالوگمحور و شعاری تبدیل شده که عملاً هیچ اثر عاطفی و شناختی بر تماشاگر نمیگذارد. موقعیتهای پیچیدهای مانند برکناری بنیصدر، توطئههای منافقین و بحرانهای آن دوره، به شکلی سطحی و سادهانگارانه به تصویر کشیده شدهاند و هیچگونه عمقی در تحلیل سیاسی یا اجتماعی آنها وجود ندارد.
در کنار این مسائل، حضور علی سرابی و مارال بنیآدم در نقش علی صیاد شیرازی و همسرش، که میتوانست فرصتی برای نمایش ابعاد انسانی شخصیتها باشد، نتواسته است تأثیرگذار باشد. رابطه عاطفی این دو شخصیت، به رغم تلاشهایی که در ایجاد ارتباطهای عاطفی انجام شده، نه تنها به صورت باورپذیری به تصویر کشیده نمیشود، بلکه از میانه فیلم به بعد، این رابطه از جریان روایت خارج میشود و هیچ کارکرد منطقی و کاربردی ندارد.

در نهایت، «صیاد» اثری است که با وجود هزینههای بالا و تلاشهای فراوان در تولید، نتواسته است به استانداردهای لازم برای تبدیل شدن به یک فیلم ماندگار و تأثیرگذار دست یابد. این فیلم، نه تنها در گیشه موفقیتی نخواهد داشت، بلکه در ذهن تماشاگران نیز به عنوان یک اثر ضعیف و فراموششده باقی خواهد ماند. سینمای ایران برای پردازش داستانهای جنگی و شخصیتهای برجسته خود ظرفیتهای زیادی دارد، اما «صیاد» نتواسته است از این ظرفیتها به درستی بهرهبرداری کند و تبدیل به اثری تأثیرگذار و ماندگار شود. این فیلم بیشتر به یک بازنمایی سطحی از شخصیت علی صیاد شیرازی و دوران جنگ تبدیل شده است که در نهایت، نه تنها جذابیت لازم را ندارد، بلکه در مقایسه با دیگر آثار سینمایی جنگی، از ارزشهای هنری و داستانی کمتری برخوردار است.
۳ نکته از فیلم:
- استفاده از هوش مصنوعی برای جایگزینی صدای شهید صیاد شیرازی
- استفاده از زوج بنیآدم و سرابی در نقش زن و شوهر در فیلم
- طراحی صحنه و لباس افتضاح فیلم
سید مهرزاد موسوی

میگویند فیلم صیاد قرار بوده سریال شود و خلف وعدهها صداوسیما باعث شده تا یک فیلم سینمایی تولید شود، میگویند فیلم بلندتر از این بوده و برای نمایش در جشنواره کوتاه شد و… همه اینها بدون آنکه فیلم را دیده باشید، یعنی با فیلمی طرفیم که حرفهای زیادی برای گفتن داشته (به معنای واژهای و نه معنای کنایی آن)، ولی برای تبدیل شدن به یک قصه قهرمانمحورِ تاثیرگذارِ پایبند به تاریخ، دچار مشکل شده است.
احتمالا این را در جشنواره امسال که پر از فیلمهای پرتره است، زیاد بشنوید و بخوانید؛ «فیلم نتوانسته دراماتیزه شود» بله مشکل فیلم از همین جمله شکل میگیرد، وقتی فیلمنامه (به دلیل همان حرفهای زیاد برای گفتن!) نتواند روی قهرمان اصلی داستان به اندازه کافی فوکوس بکشد، وقتی نتواند به میزان کافی به او بُعد بدهد، مجبور میشود به نمایش نمادگرایی. چیزی که عیب و ایراد همه فیلمهای اینچنینی است. در نتیجه صیاد اگرچه با قابهایی هم مهربان است، هم صریح، هم راستگو، هم قاطع، هم انقلابی و هم خانوادهدوست ولی خب همه اینها صیاد جذابی برای پرده سینما و قهرمان سینمایی نیست.
برای همین آرزو میکنم سر صبر حوصله، سریالی برای این همه حرف ناگفته ساخته شود، نه فیلمی که بهجای حرف زدن، الکن شده است.
۳ نکته از فیلم:
- پدیده موی نادر سلیمانی! (چیزی بین کچلی و سفیدمویی)
- حتی موسیقی تیتراژ محمد معتمدی آنی نشده که باید
- فیلمی که فقط قرار بوده همه را راضی کند! بدون جسارت
حمیدرضا محمّدی

صیاد گویی ساخته شده تا شعار دهد و در سطح بماند و این در خوانش خاطرات او، که تازه آن هم نه با صدای خودش در لابهلای فیلم شنیده میشود، بیشتر توی ذوق میزند.
صیّادِ «صیّاد» بیشتر ادای صیّاد را درمیآورد تا ساختن شخصیّت ویژهای از او. نه فقط در فضای رزم و نظام، که در خانواده هم نتوانسته واقعی و پذیرا باشد و مطلقاً در منش و روش قهرمان فیلم عمیق نمیشود. این ادابازی را بهویژه ابوالحسن بنیصدر (با بازی هومن برقنورد) هم دارد و حتّی در اوایل حضورش تلاش میکند صدایش را شبیه او کند.
چهرهپردازی شهید (با بازی علی سرابی) البتّه شباهت قابل توجّهی به شهید دارد اما بقیّه نه، که بدترینهایشان محمّدعلی رجایی و حسن باقری و محسن رضاییاند ؛چون لابد بنا بوده همه فرماندهان ارشد جنگ، باربط و بیربط، در فیلم باشند.
بر اینها باید بهرهگیری از هوش مصنوعی برای ساخت صدای واقعی شخصیّتها را مورد توجّه قرار داد که برای همه، بهویژه رضایی و باقری مضحک از آب درآمده است.
دیگر، اشکالات عجیب کارگردانی است؛ از موهای اسفندیار رسولی (با بازی نادر سلیمانی)؛ تا لباس بیتناسب با فصل صیّاد در جاهای مختلف -که برای مثال؛ در هنگام شنیدن خبر عزل بنیصدر که ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ بود، لباس گرم بر تن داشت!).
صیّاد صرفاً یک فیلم جنگیِ با ریتم تند و پرهیجان است که اگر دربارۀ هر برهۀ دیگری از دفاع مقدّس هم بود، همینطور میشد امّا حتّی با ژانر خود هم کنار نیامده است.
با وجود این، مسعود سخاوتدوست موسیقی خوبی ساخته ولی زوج شاعر-خوانندۀ محمّدمهدی سیّار-محمّد معتمدی مثل همیشه است.
با این همه، اگرچه زوج علی سرابی-مارال بنیآدم میتوانست بسیار باورپذیرتر باشد، امّا همین برخوردهای عاطفی آن هم در سینمای ایران، اتّفاقی تازه را رقم زده است.
۳ نکته از فیلم:
- صیّادی که صیّاد نیست!
- با شرکتُ هوش مصنوعی!
- شعار، شعار، شعار!
بازیگران و عوامل فیلم صیاد
علی سرابی نقش شهید صیاد شیرازی و مارال بنیآدم نقش همسر او را در این فیلم بازی میکنند؛ سرابی پیش از این یکبار برای فیلم چ ابراهیم حاتمیکیا در نقش شهید چمران تست گریم شده بود که در نهایت این نقش به فریبرز عربنیا رسید اما در نهایت برای بازی در نقش شهید صیاد شیرازی انتخاب شد. مارال بنیآدم نیز سال گذشته برای بازی در نقش پروین اعتصامی سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کرد.
هومن برقنورد، نادر سلیمانی، محمدرضا هدایتی، ایوب آقاخانی، خیام وقار کاشانی، حامد شیخی، رز رضوی و… از بازیگران این فیلم هستند.
بازگشت جواد افشار به فیلمسازی بلند پس از ۱۶ سال دوری از این حوزه، خود میتواند دیگر نکته جالب این فیلم باشد. این کارگردان سالها در تلویزیون مشغول سریال سازی بود که مهمترین فعالیت او ساخت سریال گاندو بود که با واکنشهای مثبت و منفی زیادی همراه بود.
تهیهکننده فیلم صیاد محمدرضا شفیعی است. این فیلم محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی و بنیاد شهید انقلاب اسلامی است که با حمایت سازمان عقیدتی سیاسی ارتش و توسط موسسه فرهنگی هنری صاد تولید شده.
سایر عوامل فیلم سینمایی صیاد عبارتند از؛ مدیر فیلمبرداری: داوود محمدی، مدیر صدابرداری: فرشید احمدی، طراح چهره پردازی: شهرام خلج، صداگذار: امین شریفی، تدوین: خشایار موحدیان/ الهه ایزدی، طراح جلوه های بصری: امیر ولی خانی، طراح جلوه های میدانی: حمید رسولیان، آهنگساز: مسعود سخاوت دوست، خواننده تیتراژ: محمد معتمدی، دستیار کارگردان و برنامهریز: علیرضا ناصربخت، مدیرتولید: سامان شعشعه، مدیر تدارکات: سعید رضوی، عکاس: علی نیک رفتار و مجری طرح: موسسه فرهنگی هنری صاد.
حاشیه های فیلم زندگینامه شهید صیادشیرازی
- پیشتر قرار بود داستان زندگی این شهید سعید، در قالب یک سریال تلویزیونی تولید شود، اما به دلیل خارج شدن از اولویتهای تولید در رسانه ملی، گروه سازنده تصمیم گرفتند اثری سینمایی ساخته شود.
- پیشتولید فیلم «صیاد» از شهریور ۱۴۰۲ در سکوت خبری آغاز و فیلمبرداری آن از فروردین امسال کلید خورد.
- شنیده میشود مارال بنیآدم برای حضور در همین فیلم، قید بازی در نقش پانتهآ در سریال زخم کاری را زده است.