مجموعه چاپ و بسته بندی موج سوم سام |Varon Pack|

چاپ جعبه , کارتن مادر, کارتن لمینتی

نگاهی به تاریخچه مطبوعات، به بهانه 188 ساله شدن روزنامه در ایران; از «کاغذ اخبار» تا «اطلاعات»

برای بزرگنمایی روی تصویر کلیک کنید

وقتی «عنصری» در قرن پنجم هجری چنین سروده است: به روزنامه ایام در همه پیداست/اگر بخواهی دانست روزنامه بخوان، لابد باید این گزینه را محتمل بدانیم که در دوران سلطنت سلطان محمود غزنوی، در شهر غزنین روزنامه‌ای به نام «ایام» به صورتِ احتمالاً دست‌نویس منتشر می‌شده است.

وقتی «عنصری» در قرن پنجم هجری چنین سروده است: به روزنامه ایام در همه پیداست/اگر بخواهی دانست روزنامه بخوان، لابد باید این گزینه را محتمل بدانیم که در دوران سلطنت سلطان محمود غزنوی، در شهر غزنین روزنامه‌ای به نام «ایام» به صورتِ احتمالاً دست‌نویس منتشر می‌شده؛ یا از این بیت نظامی که می‌گوید: از قصه و قطعه و قصیده/یک یک بنوشت بر جریده، می‌توانیم نتیجه بگیریم که در شهر «گنجه» جریده‌ای ادبی بین مردم توزیع می‌شده که مملو از افسانه‌های قدیمی، اشعار کهن و داستان‌های حماسی بوده است.

منظور اینکه اگرچه براساس داده‌های تاریخی، امروز سالگرد انتشار اولین روزنامه در کشورمان است اما احتمالاً سابقه انتشار روزنامه در کشورمان برمی‌گردد به قرن‌ها پیش از مشروطه، ولی همان‌قدر که اروپایی‌ها در حفظ تاریخشان کوشیده‌اند و حالا می‌دانند که در روم باستان روزنامه‌ای به نام «اکتادیورنای» منتشر می‌شده، ما به دلایل مختلف، تاریخمان را کم و بیش فراموش کرده‌ایم و هیچ اطلاعاتی از اولین روزنامه‌هایی که در کشورمان منتشر می‌شده، نداریم.

البته مفهوم روزنامه‌ای که رومی‌ها در چندهزار سال پیش منتشر می‌کرده‌اند یا خودمان احتمالاً حدود هزار سال پیش تولید می‌کرده‌ایم، زمین تا آسمان تفاوت دارد با معنای امروزی‌اش. واژه روزنامه آن روزها به معنای ثبت احوال روزمره آدم‌ها بوده. به همین خاطر دریانوردان، بازرگانان و بازاریان قدیم، حساب و کتاب‌هایشان را در روزنامه مخصوص خودشان می‌نوشته‌اند و حتی اگر در اشعار فردوسی، ناصرخسرو و خیلی‌های دیگر هم خوب بگردید، چندبار به واژه روزنامه برمی‌خورید. پس احتمالاً درست‌تر این است که بگوییم امروز سالروز تولد «مطبوعات» در کشورمان است.            

سابقه توزیع روزنامه در کشورمان برمی‌گردد به قرن 18 میلادی. در آن روزها البته روزنامه‌های هندی و انگلیسی، به همت تحصیلکرده‌ها ایرانی، ترجمه شده و وارد کشور می‌شدند و خبری از روزنامه مستقل ایرانی نبود تا اینکه «میرزا صالح شیرازی» که با دستور «عباس میرزا» نایب السلطنه فتحعلی شاه، برای تحصیل به انگلیس رفته بود، با صنعت چاپ آشنا شد و به فکر چاپ روزنامه در ایران افتاد. سال‌ها طول کشید تا میرزاصالح خودش را در دربار و دل پادشاه ایران جا کند تا مجوز چاپ روزنامه را بگیرد. در روزهای سلطنت محمد شاه بالاخره این اتفاق افتاد و اولین روزنامه ایرانی در روز 25 محرم سال 1253 قمری، با دستگاه چاپی که خود میرزا صالح به ایران آورده بود، به چاپ رسید. از آنجایی که مردم ایران هیچ ذهنیتی از روزنامه و کارکرد آن نداشتند، میرزاصالح مجبور شد واژه «نیوز پیپر» را نعل به نعل ترجمه کرده و اسم روزنامه‌اش را بگذارد «کاغذ اخبار». این روزنامه برخلاف اسمش، ماهنامه بود و در چهار صفحه خلاصه می‌شد. دو صفحه اول معمولاً اخبار مربوط به دربار و اقدامات شاه بود و در دو صفحه آخر هم، اخبار ترجمه شده از روی روزنامه‌های اروپایی به چاپ می‌رسید.

 

روزنامه وقایع اتفاقیه

برخلاف خیلی‌ها که «وقایع اتفاقیه» را اولین روزنامه ایرانی می‌دانند، این روزنامه در اصل سومین روزنامه کشورمان است که پس از کاغذ اخبار و روزنامهٔ آشوری‌زبانِ «زهریری د بهرا» در ایران منتشر شده. وقایع اتفاقیه هم مثل کاغذ اخبار، فقط نام روزنامه را یدک می‌کشید اما در اصل هفته‌ای یک‌بار چاپ می‌شد. سال‌های اول انتشارش، چهار صفحه‌ای بود اما تعداد صفحه‌هایش در ادامه حتی به 12 هم رسید. وقایع اتفاقیه سه بخش داشت. بخش اول دارالخلافه نام داشت که اخبار مربوط به دربار و شهر تهران را منتشر می‌کرد. بخش دوم مربوط به اخبار شهرستان‌ها بود و بخش سوم هم وظیفه انتشار اخبار جهان را داشت و محتوایش معمولاً از طریق ترجمه اخبار روزنامه‌های انگلیسی زبان تأمین می‌شد. سابقه فعالیتش هم برمی‌گشت به سال 1267 هجری که «امیرکبیر» دستور انتشارش را صادر کرده بود. هرچند امیرکبیر «ادوارد برجیس» ارمنی را به عنوان مسئول این روزنامه انتخاب کرده بود اما پس از مرگش روزنامه به دست فرزندان مقامات درباری افتاد و به «روزنامه علیه ایران» تغییر نام داد.

 

چرند و پرندهای دهخدا

میرزا صالح و امیرکبیر هرچقدر خودشان را به زمین و آسمان زدند، نتوانستند عامه مردم را روزنامه‌خوان کنند و کاغذ اخبار و وقایع اتفاقیه در خوشبینانه‌ترین حالت، بین درباری‌ها، دانشجویان و شاگردان دارالفنون دست به دست می‌شد. «صوراسرافیل» که اولین شماره‌اش در سال 1335 قمری منتشر شد اما قدم در راه جدیدی گذاشت و تبدیل به اولین روزنامه‌ایرانی شد که در میان مردم عادی هم خواننده داشت. جهانگیرخان شیرازی و قاسم‌خان تبریزی، صاحبان اصلی صوراسرافیل بودند که به‌واسطه ارتباطاتشان با دربار پادشاه قبلی ایران یعنی «مظفرالدین شاه» مطالب تندی را علیه «محمدعلی شاه» و در ستایش جریان مشروطه منتشر می‌کردند. صوراسرافیل برخلاف روزنامه‌های قبلی، فقط به انتشار اخبار اختصاص نداشت و انواع و اقسام ستون‌های متنوع در آن پیدا می‌شد. معروف‌ترین ستون این روزنامه هم «چرند و پرند» بود که میرزا علی اکبر خان قزوینی یا همان دهخدا در آن قلم می‌زد. طبق روایت‌های تاریخی، حتی کسانی که سواد نداشتند هم روزنامه صوراسرافیل را فقط برای ستون چرند و پرند می‌خریدند و به دانش‌آموزها پول می‌دادند تا این ستون را برایشان بخوانند. کارشناس‌های ادبی می‌گویند صوراسرافیل و ستون چرند و پرند، انقلاب بزرگی در روزنامه‌نگاری ایران ایجاد کردند چون تا پیش از انتشار این روزنامه، سبک تمام نوشته‌ها، سخت و رسمی بود اما روزنامه صوراسرافیل با ساختارشکنی، زبان نرم و ادبیات کوچه بازاری را وارد روزنامه و متن‌های رسمی کرد.

اطلاعات تماس
بیوگرافی شرکت

مجموعه چاپ و بسته بندی موج سوم سام |Varon Pack|

تهران

نوع فعالیت

تولید کننده، عمده فروش، خدمات

خدمات/محصولات

چاپ جعبه ، کارتن مادر، کارتن لمینتی، چاپ کاتالوگ، چاپ تقویم رومیزی، طراحی جعبه، جعبه دارویی، بسته بندی آرایشی و بهداشتی، بسته بندی مواد غذایی، چاپ بگ تبلیغاتی، چاپ سالنامه

نوع مالکیت:

شرکت با مسئولیت محدود

دسته‌بندی محصولات و خدمات