افت نرخ در کنار کاهش تقاضای مواد اولیه در صنایع پلیمری
تکانههای افت نرخ در بازار پلیمرها ادامه دارد و با اعلام کاهش قیمتهای پایه، ذهنیت افت نرخ را میتوان از مسیرهای رسمی هم مورد ارزیابی قرار داد.
تکانههای افت نرخ در بازار پلیمرها ادامه دارد و با اعلام کاهش قیمتهای پایه، ذهنیت افت نرخ را میتوان از مسیرهای رسمی هم مورد ارزیابی قرار داد. از دلایل اصلی کاهش قیمتها در بازار داخلی ضعف تقاضای موثر و برتری عرضه بر تقاضاست که نشان میدهد تقاضای واقعی برای محصولات نهایی به شدت کاهش یافته است. این وضعیت البته پس از تکانههای رشد قیمتی در ماههای گذشته قابل پیشبینی بود و هنوز واقعیتهای آن بهصورت کامل خودنمایی نکرده است. در گذشته بارها از شائبه ورود بازار به یک فاز رکود صحبت کردیم ولی هماکنون میتوان این شرایط را از مسیر نوسان قیمتها نیز رصد کرد. اگر بخواهیم مشکلات احتمالی رکود را تا حداقل خود کاهش دهیم در ابتدا باید ذات ورود بازار به این فاز رکود را بپذیریم، سپس تلاش کنیم تا مخاطرات شرایط پیشرو را محدود سازیم. شاید هیچ معجزهای در کار نباشد ولی میتوان نگرانیها را محدود ساخت و از تضعیف تولید جلوگیری کرد.
کاهش قیمتهای پیشین در کنار اعلام کاهشی قیمتهای پایه در بورس کالا بین ۲ تا ۴/ ۱۳ درصد نشان میدهد که هنوز هم باید منتظر تداوم افت قیمتها باشیم. موجودی انبارها در واحدهای پتروشیمی و بازار آزاد هم بالاست و همین داده امکان بازارسازی را از عرضهکنندگان میگیرد و به جز چند گرید خاص میتوان گفت که بازار هنوز هم روال کاهش نرخ در بورس کالا و معاملات بازار آزاد را رها نمیکند. کاهش قیمتها مورد توجه بازار هم هست زیرا احتمال افزایش تقاضا به کمک افت نرخ را میتوان مطرح کرد که در شرایط ضعف تقاضای فعلی شاید راه دیگری پیش روی بازار نباشد. اغلب در تکانههای رشد قیمتی شاهد افزایش تقاضا هستیم ولی در وضعیت فعلی بهقدری تقاضا محدود است که انتظار رشد قیمتها چندان هم واقعبینانه نیست. با توجه به این موارد شاید باید قدردان افت قیمتها باشیم تا تقاضای بیشتری را به سمت بازار جذب کند.
کاهش قیمتها هنوز هم با شتاب پیشین ادامه یافته و هماکنون وارد ششمین هفته ممتد افت قیمتها شدهایم. این شرایط به این معنی است که بازار به نسبت اوایل پاییز تغییر چهرهای جدی یافته و واقعیتهای پیدا و پنهان این بازار با گذشته قابل مقایسه نیست. همین مطلب یعنی کاهش قیمتها را میتوان مهمترین تغییر به شمار آورد که به صراحت از برتری عرضه بر تقاضا خبر میدهد. خریداران همچون گذشته میلی به خرید ندارند و همین موضوع را باید از دو مسیر مختلف مورد ارزیابی قرار داد. مصرف واقعی در صنایع یا همان تقاضای موثر به شدت کاهش یافته و میتوان گفت که این رخداد به معنی ضعفی عمیق در این بازار است. تقاضای موثر در صنایع پلیمری تفاوتی جدی با سایر صنایع دارد آن هم در وضعیتی که بیش از ۷۰ درصد (و بعضا بیشتر) از قیمت تمام شده تولیدات به ماده اولیه بازمیگردد و آمارهای تولید دقیقا با میزان مصرف مواد اولیه پلیمری همخوانی کامل دارد ولی اهمیت قیمت مواد اولیه در این صنعت بیش از سایر صنایع مشابه است. بهصورت دقیقتر شاهد هستیم که کارخانهها تولید جذابی ندارند یعنی یا سفارش تولید به شدت محدود شده یا فروش محصولات تولیدی مختل شده است که البته هر دو این موارد دو چهره از یک رخداد است و آن رکود خرید مصنوعات پلیمری و محصولات نهایی است.
در فاز دوم خریداران دیگر تمایلی ندارند که موجودی انبارهای خود را بالا نگهدارند یا موجودی انبارهای فعلی کفاف تامین نیاز آنها را خواهد کرد. این مطلب به معنی آن است که واسطهگری و سفته بازی نهتنها جذابیتی ندارد بلکه بهشدت خطرناک ارزیابی میشود. تجمیع این موارد نشان میدهد که تمامی رخدادهای موجود در بازار را باید از مسیر تقاضای محصولات نهایی رصد کرد که بهشدت کاهش یافته و خود شائبه رکود در بازار را تقویت میکند.