چگونه مصرف آب را بهینه کنیم؟
آب یکی از بزرگترین چالشهای قرن حاضر است که میتواند در آینده بسیار نزدیک سرمنشا بسیاری از تحولاتمثبت و جهان قرار گیرد. در گذشته مشکلات و مسائل آن در مقیاس محلی مطرح بود، اما اکنون این مشکلات در مقیاسهای ملی و حتی جهانی بروز میکند. مقدار آب تجدید شوندهیی که کره زمین هماکنون دریافت میکند، معادل همان میزان ثابتی است که هزاران سال پیش، دریافت میداشته است. معهذا مقدار سرانه مصرف آب بشدت در حال افزایش است. در مدت ۴۰ سال گذشته، مصارف آب در سطح دنیا سه برابر شده است. در سال ۱۹۵۰ تنها ۸۳ شهر با جمعیت بیش از یک میلیون نفر در سطح دنیا وجود داشت، در حالی که این تعداد در سال ۱۹۹۵ به ۲۸۰ شهر رسیده است. افزایش جمعیت آثار منفی بسیاری را به ارمغان آورده است که در راس آن تخریب و آلودگی منابع آب و محیط زیست است. در حال حاضر منابع آب شیرین از یک منبع تجدید شونده به منبع نیمه تجدید شونده میرا در حال تبدیل است.
سالانه دو میلیارد نفر در جهان به نوعی تحت تاثیر بیماریهای ناشی از آب هستند و ۴ میلیون نفر کودک، جان خود را بدین طریق از دست میدهند. هماکنون به دلیل کمبود آب، ۷۰ منطقه در سطح جهان به عنوان کانونهای بحران از دیدگاه آب شناخته شدهاند.
در حال حاضر بین توان تامین آب و شدت تقاضا در جهان خلایی وجود دارد که بحران آفرین است. هنگامی که این عدم تعادل با مجموعه راهکارهای مدیریتی قابل مهار نباشد زبان مفاهمه آب در بعد منطقهیی، ملی و جهانی تبدیل به زبان مخاصمه خواهد شد.
منابع آبی در کشور ما در مرحله بحرانی قرار دارد و مشکل کمبود آب و کیفیت آن مسائل عدیدهیی را برای مسئولان ذیربط و کارشناسان امر به وجود آورده است. با توجه به رشد جمعیت در ایران، سرانه سالانه منابع آب تجدید شونده که در سال ۱۳۳۵، ۷ متر مکعب بوده است، در سال ۱۳۷۵ به ۲۰۰۰ متر مکعب کاهش یافته و پیشبینی میشود که تا سال ۱۴۰۰ به حدود ۸۰۰ متر مکعب کاهش یابد که این میزان پایینتر از مرز کمآبی (۱۰۰۰ مترمکعب) است. هزینههای بالای تامین، انتقال وتوزیع آب، افزایش بیرویه مصرف و منابع محدود آب قابل دسترس، در آینده بسیار نزدیک، کشور را با بحرانهای جدی مواجه میسازد. با توجه به تقسیمبندی سازمان ملل متحد، کشور ایران در سال ۱۴۰۰، نه تنها شرایط تنش و فشار ناشی از کمبود آب را تجربه خواهد کرد، بلکه وارد شرایط کمیابی شدید آب میگردد، از هماکنون در سالهای خشک، شاهد کمبود و بحران آب هستیم که میتواند نه تنها خسارات اقتصادی بلکه تنشهای اجتماعی سیاسی و مخاطرات بهداشتی برای کشور به بار آورد.
مطالعه و اجرای روشهای مدیریت تقاضای آب (کاهش تقاضا و مصرف، کاهش تلفات آب، استفاده مجدد از آب و فاضلاب، شیوههای جدید توزیع آب در شهر و...) نه تنها فشار بر منابع آب را کاهش داده، بلکه کمهزینهتر از پروژههای جدید آب مثل انتقال بین حوزهیی از راههای دور، احداث سدهای جدید و... بوده و هزینه مدیریت فاضلاب را نیز کاهش میدهد.
توزیع غیریکنواخت آب در طول مکان و زمان، وجود بیشترین تقاضای آب در زمان وقوع کمترین بارندگی، عدم توازن بین عرضه و تقاضای آب، افزایش تقاضای آب، محدودیت منابع آبی و در بعضی مکانها کاهش آن با تنزل کیفیت آب سفرههای زیرزمینی به دلیل برداشت بیش از حد مجاز، پیشروی آبهای شور، دفع غیرصحیح فاضلابهای خانگی و پسابهای صنعتی، هزینههای تامین آب جدید همراه با رقابت شدید بین گروههای مصرفکننده آب به دلیل کم بودن منابع آبی، اتلاف زیاد آب در بخش کشاورزی و بالا بودن آب به حساب نیامده در بخش شهری و مکانیزم قیمتگذاری ناکارآمد از جمله دیگر مشکلات آبی کشور است که مدیریت منابع آب کشور را پیچیده و با مشکلات زیادی مواجه کرده است.
بیش از دو دهه است که جهان پی برده است که در مدیریت منابع آب میباید بیشتر به مدیریت تقاضا توجه کرده تا مدیریت، عرضه بدین منظور کارشناسان، مدیریت تلفیقی آب را مطرح کردهاند.
مدیریت تلفیقی آب، دو سیاست کلی و یک هدف اصلی دارد. سیاستهای مدیریت تلفیقی عبارتند از:
۱. آب باید به عنوان یک کالای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مطرح و با آن برخورد شود.
۲. سیاستها و گزینههایی که مدیریت آب را هدایت میکند باید در چارچوبی یکپارچه تحلیل و برنامهریزی شود.
هدف اصلی مدیریت تلفیقی آب این است که به واسطه این مدیریت، توسعه پایدار، کارآمد و عادلانه منابع آب حاصل شود. مبانی مدیریت تلفیقی برپایه ترکیبپذیری مدیریت تامین بامدیریت تقاضا استوار بوده که جنبههای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی را در نظر میگیرد
مصرف و تلفات آب شهری
بر طبق برنامه سوم توسعه، الگوی مصرف آب هر خانوار ۵/۲۲ متر مکعب در ماه تعیین شده که در نتیجه هر نفربطور متوسط در شبانهروز میتواند ۱۵۰ لیتر آب مصرف کند. متاسفانه با توجه به رشد بیرویه شهرنشینی در کشور، آمار چند ساله اخیر نیز از مصرف سرانه ۲۵۰ تا ۳۰۰ لیتر در شبانهروز (بطور متوسط) میدهد.
عامل موثر بر کاهش تقاضای آب شهری
در مدیریت تقاضا، روشهای مناسب برای کاهش تقاضا و مصرف آب شامل: کاهش آب به حساب نیامده، کاهش فشار آب در شبکه، تغییر و اصلاح نوع سیستم توزیع آب در شهر، اصلاح سیستم لولهکشی آب منازل، استفاده از قطعات و وسایل کاهنده مصرف آب، نرخگذاری آب و آموزش صرفهجویی در مصارف آب شهری است که میباید از طریق ابزارهای قانونی، فنی و نیز برنامههای آگاهسازی، اطلاعرسانی و آموزش همگانی بطور فعال و مستمر پیگیری و اجرا شود.
کمبود پتانسیلهای مدیریت تقاضا، کمبود اطلاعات کافی در مورد عوامل افزایش تقاضا و الگوی بهینه مصرف آب، پایین بودن قیمت آب، تصور مردم از آب به عنوان یک کالای اجتماعی و ارزانقیمت، پایین بودن قابلیت پذیرش جامعه برای اجرای مدیریت تقاضا، عدم همکاری و هماهنگی لازم بین نهادها و سازمانهای ذیربط، مقاومت سازمانهای متولی آب، تغییر در سیستمهای سنتی خود از جمله موانع برنامهریزی و اجرای فعالیتهای مدیریت تقاضا میباشند. بسیاری از موانع ذکر شده به آسانی و به واسطه برنامههای آموزشی، ارتقای آگاهی عمومی و ابزارهای قانونی قابل رفع میباشند.
در ایران وضعیت موجود سیستم نرخگذاری آب در درجه اول تحت تاثیر ملاحظات سیاسی اجتماعی میباشد و رویکردهای مالی و اقتصادی از درجه اهمیت کمتری برخوردار است. در همه استانهای کشور به جز استان چهارمحال و بختیاری، میانگین فروش آب کمتر از قیمت تمام شده آن میباشد.
در طی سالهای ۱۳۶۵ ـ ۱۳۵۵، با افزایش ۲۵ درصدی درآمد خانوارها و افزایش ۴۵ درصدی شاخا بهای کالاها و خدمات ، میانگین قیمت یک متر مکعب آب تنها ۱۴ درصد افزایش یافته است.
اطلاعرسانی شفاف و افزایش آگاهی مردم در خصوص مسائل مربوط به آب از جمله هزینههای اجرایی طرحهای تامین آب، میتواند باعث تغییر نگرش در مورد استفاده از آب و صرفهجویی هرچه بیشتر آب گردد. اگر مصرفکنندگان آب و تصمیمگیرندگان، اطلاع کافی از هزینههای اجتماعی اقتصادی طرحهای تامین آب داشته باشند (غیراز عواقب و هزینههای اجمالی زیست محیطی)، علاقهمندی و رویکرد آنان به صرفهجویی بیشتر خواهد شد.
موضوع بسیار مهم در مدیریت آب شهرهایی که انتقال بین حوزهیی یا از مسافتهای طولانی به آنها انجام میشود این است که قبل از طراحی، اجرا و بهرهبرداری از این پروژهها، مطالعات جامع آب شهری انجام شود. چراکه با انتقال آب و افزایش مصرف آب این شهرها، مساله کمبود آب فقط در کوتاه مدت حل خواهد شد.
از این رو، انجام مطالعات نحوه مناسب توزیع آب در شهر و دیگر روشهای مدیریت تقاضا همزمان با عرضه آب بیشتر، گامی است ضروری برای پایداری سیستم آب شهری دراز مدت.
کشاورزی
از مجموع ۹۵ میلیارد متر مکعب آب استحصالی سالانه در ایران، بیش از ۸۷ میلیارد مترمکعب آن در بخش کشاورزی و برای آبیاری ۵/۷ میلیون هکتار سطح زیر کشت آبی شامل ۳/۶ میلیون هکتار زمین زراعی و ۲/۱ میلیون هکتار باغ مصرف میشود.
در حال حاضر راندمان آبیاری که عمدتاً به صورت غرقابی میباشد، بین ۳۰ الی ۴۰ درصد تخمین زده میشود و میزان مصرف آب برای آبیاری محصولات مهم کشاورزی نیز در مقایسه با مصرف متوسط جهانی بسیار بالا است.
متاسفانه در بخش کشاورزی تاکنون اقدامات به عمل آمده در جهت افزایش راندمان آبیاری، به نظر میرسد بیفایده بوده است و با اینکه بارها کارشناسان امر درخصوص پایین بودن راندمان آبیاری اراضی کشاورزی تذکر دادهاند ولیکن اتفاق خاصی روی نداده است. لذا به نظر میرسد متولیان امر در وهله نخست میباید نسبت به تعیین الگوهای کشت بهینه متناسب در نقاط مختلف جغرافیایی کشور از میزان بارندگی و نیاز آبی گیاهان اقدام کنند.