بزرگترین قاتل آب ایران کیست؟
تقاضا برای آب طی نسل گذشته سه برابر شده است و همان طور که سازمان ملل در گزارش خود آورده است هر ساله 64 میلیارد مکعب آب مورد نیاز است و فقط 40 درصد این آب از رودخانهها و دریاچهها برداشت میشود. اما در برخی کشورها از جمله افغانستان همسایه ایران، برداشت آب برای کشاورزی بسیار بالاتر از میانگینهای جهانی است.
فائو در گزارشی اعلام کرده است که سه کشور سومالی، افغانستان و نپال درمیان کشورهای جهان بیشترین برداشت را برای مصارف کشاورزی دارند. در کشور سومالی ۹۹.۵ درصد آب برای مصارف کشاورزی استفاده میشود.
در افغانستان نیز 99 درصد آب برای کشاورزی استفاده میشود. در نپال این آمار به 98 درصد میرسد. اگر چه همگان در ایران بر این مساله متفقاند که عمده آب مصرفی و هدر رفت آب در بخش کشاورزی است اما با این حال هر یک از مسوولان هرازگاهی با آمار مختلف نشان میدهند که پژوهشی دقیق و همه جانبه درباره این مساله صورت نگرفته یا پژوهشی واحد و کارشناسی شده مبنای کار و نظر ارگانها قرار نگرفته است.
چندی پیش وزیر نیرو در سخنانی با انتقاد از برخی سدسازیها گفته بود: «در گذشته در بخش آب کارهای بزرگ و مفیدی به انجام رسیده است و نیاکان ما مبدع سامانههای بزرگ و مفیدی در بخش آب بودهاند و فعالیتهای بزرگی نیز در دهههای اخیر در بخش آب انجام شده است، اما برخی فعالیتهای ما به نحوی بوده که باوجود اهداف درست، بهدلیل ناسازگاری با نیازها اثر معکوس داشته است. ارائه رایگان آب در گذشته موجب شکلگیری الگویی در کشاورزی شده که کشاورز هیچگاه به بهرهوری آب توجه نکرده است.»
او در بخش دیگری از صحبتهای خود آماری از مصارف مختلف آب در کشور ارائه داده و گفته بود: «میزان سرانه آب تجدیدپذیر بهشدت کاهش پیدا کرده و اکنون بهازای هر نفر ایرانی کمتر از 1500 مترمکعب شده و در 10 سال آینده ممکن است به زیر 1000 مترمکعب کاهش پیدا کند.اکنون 2 درصد آب در بخش صنعت، 6 درصد در بخش شرب و 92 درصد در بخش کشاورزی مصرف میشود، اما آمار جهانی مصرف آب کشاورزی حدود 75 درصد است که این امر نیازمند یک حرکت جدی است.»
در میان مسوولان مختلف وزیر اسبق نیرو و شریعتمداری این آمار را تأیید کردهاند. فتاح وزیر سابق نیرو در سال 88 با آماری که مطابق با آمار چیت چیان وزیر فعلی نیروست، گفته بود: «سالانه در کشور 95 میلیارد متر مکعب آب مصرف میشود که 92 درصد آن در بخش کشاورزی، 6 درصد در بخش شرب و خانگی روستایی و شهری، ۱.۵ درصد در بخش صنعت و پنج درصد در بخش عمومی و پارکها مصرف میشود. میزان مصرف آب در بخش کشاورزی نسبت به 30 سال گذشه با سه درصد کاهش به 92 درصد رسیده است: البته باید اذعان شود که کاهش مصرف آب کشاورزی به خاطر ارتقاء بخش کشاورزی نبوده است بلکه به خاطر این بوده که اولویت آبرسانی بخش شرب بوده است.»
محمد شریعتمداری معاون رییسجمهور هم ازکسانی بود که ترجیح داد درباره سهم کشاورزی در مصرف آب کشور سخن بگوید و آماری مشابه وزیر نیروی دولت را ارائه کند: «در حال حاضر در دنیا 75 درصد آب در کشاورزی مصرف میشود و بیش از 25 درصد به سایر مسائل میرسد و این در حالی است که در ایران مصرف کشاورزی بالای 90 درصد است و وضعیت آب کشاورزی در کشور مطلوب نیست.»
سابقه ارائه آمارهای متفاوت از میزان آمار مصرف شده در بخش کشاوری اما به اندازه مسوولان این بخش متفاوت است، تا جایی که آقای رحیم سجادی، معاون وقت آب، خاک و صنایع وزارت جهاد کشاورزی به همشهری سخنانی در تضاد با آمار 2 وزیر گفته و تاکید کرده بود: «وزارت نیرو با تحویل حجمی آب از طریق کنتور در بخش شرب و صنعت، میزان آب تحویل شده به این بخشها و سهم آنها از منابع آبی کشور را مشخص میکند. بر این اساس بقیه منابع آبی مصرفی کشور بهحساب بخش کشاورزی گذاشته میشود اما به کارگیری این شیوه برای تعیین سهم بخش کشاورزی از آب مصرفی نادرست است. نمیتوانیم آماری از میزان مصرف آب در بخش کشاورزی ارائه کنیم و آمارهای ارائه شده توسط وزارت نیرو را هم قبول نداریم.»
آقای عباس کشاورز، معاون وزیر جهاد کشاورزی یکی دیگر از کسانی بود که در این زمینه به ارائه آماری متفاوت پرداخته و گفته بود: «براساس مصوبه سال 82 قرار بود سهم آب کشاورزی از 93 درصد به 87 درصد کاهش یابد که این امر رخ نداده و کشاورزی حتی بیش از 93 درصد آب مصرف میکند.»(ایسنا) آقای علی مراد اکبری، معاون فعلی آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی اما در مرداد ماه آمار متفاوتی ارائه کرده و ضمن تکذیب آمار 82 درصدی بخش کشاورزی گفته بود: «هیچ مستنداتی برای آمار 82 درصدی هدر روی آب در بخش کشاورزی وجود ندارد.
آمارهای وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی بیانگر این است که از استانهای شمالی، گیلان و مازندران بالغ بر 9 میلیارد متر مکعب آب وارد دریای خزر میشود، خوزستان 4 تا ۵.۳ میلیارد متر مکعب ، استان هرمزگان 2 میلیارد متر مکعب به دریا میریزد و پنج میلیارد متر مکعب آب تبخیر از سدهای کشوری داریم و همچنین 10 درصد پرت آب در شبکههای توزیع، اصلی و فرعی آب داریم و اگر همه اینها را کم کنیم حدود 60 درصد بیشتر آب به بخش کشاورزی میماند و بیشتر از این هم مصرف نمیشود.»
مصرف روزانه صدها لیتر آب پنهان
از دهه 60 میلادی تغذیه مردم دنیا رو به بهبود گذاشته است و یکی از تبعات این مساله افزایش مصرف میوه توسط مردم دنیا و کاهش قیمت آن بوده است.
این مساله فقط از طریق افزایش محصول زیر کشت میسر شده و با افزایش روزافزون تقاضا برای محصولات کشاورزی آب بیشتری نیز برای مصرف مورد نیاز است. نکته مهم در این میان آن است که نوع محصولات کشاورزی که تولید میشوند کاملاً به بازار و ترجیح مردم بستگی دارد و نوع تقاضای مردم میتواند تنوع این محصولات را معین کند. در کشورهای در حال توسعه تقاضای حبوبات در 30 سال پیش 61 درصد بوده که امروز به 56 درصد رسیده و این مساله نشاندهنده تغییر رژیم غذایی دریافت کالری مردم این کشور است.
با این حال همین تغییر رژیم غذایی میتواند باعث بحرانی در مصرف آب به وجود آورد چرا که برای مثال گوشت برای تولید به 6 تا 20 برابر حبوبات آب نیاز دارد. در ادامه به آب مورد نیاز برای تولید برخی از محصولات کشاورزی و دامداری مورد نیاز انسان خواهیم پرداخت.
نگاهی دقیق به این محصولات میتواند به صرفه نبودن تولید برخی محصولات در داخل کشور را اثبات کند، که برای رفع این مشکل میتوان به واردات کنترل شده آن یا کاشت این محصولات در زمینهای اجارهای کشورهای پرآب پرداخت. هر رأس گاو و گوسفند برای رشد و قابل استفاده شدن به ترتیب به 4 هزار و 500 متر مکعب آب نیاز دارند. این بدان معنی است که هر کیلو گوشت گاو 15 لیتر آب را مصرف میکند و هر کیلو گوشت مرغ نیز برای رسیدن به دست مشتری 6 متر مکعب آب را به مصرف میرساند. این در حالی است که هر کیلو حبوبات فقط به یک مترمکعب آب نیاز دارد و هر کیلو مرکبات نیز به ۱.۵متر مکعب.
اما این آمار درباره شیر و چای و… افزایش پیدا میکند. به گونهای که برای به دست آوردن یک لیتر شیر به 1000 لیتر آب نیاز است. برای به دست آوردن یک لیتر آب سیب نیز باید حدود 950 لیتر آب مصرف شود. یک لیتر چای برای تولید به بیش از 100 لیتر آب نیاز دارد و یک نان 30 گرمی برای تولید 40 لیتر آب مصرف میکند. مواردی که در ادامه خواهد آمد، میزان آبی است که برای احتیاجات اولیه و ضروری انسانها مصرف میشود.