کامپوزیت نمای کامپوزیت چیست ؟
براي پوشش نماي بيروني و يا دکوراسيون داخلي ساختمان ها به صورت ديواره ، پارتيشن و سقف کاذب کاربرد فراواني دارد اين ورق ها متشکل از دو لايه ورق آلومينيومي در پوسته هاي بيروني و يک لايه از مواد پلي اتيلن و يا مواد نسوز کاني در وسط مي باشد . ورق هاي کامپوزيت با توجه به ضخامت ، نوع آلياژ آلومينيومي لايه ها ، نوع رنگ بکار رفته در پوسته بيروني و نوع مواد بکار رفته در لايه مياني تنوع وسيعي را به ورق هاي مذکور مي دهد که هر کدام از انواع آن کيفيت و کاربرد معيني را دارا مي باشد از اين رو جابه جايي کاربرد آن ها زيان هاي فاحشي را بوجود مي آورد.کامپوزيتها موادي چند جزئي هستند که خواص آنها در مجموع از هرکدام از اجزاء بهتر است.ضمن آنکه اجزاي مختلف، کارايي يکديگر را بهبود ميبخشند. اگرچه کامپوزيتهاي طبيعي، فلزي و سراميکي نيز در اين بحث ميگنجند، ولي در اينجا ما تنها به کامپوزيتهاي پليمري ميپردازيم.
نمای کامپوزیت
درکامپوزيت هاي پليمري حداقل دوجزءمشاهده ميشود: 1. فاز تقويت کننده که درون ماتريس پخش شده است 2. فاز ماتريس که فاز ديگر را در بر ميگيرد و يک پليمر گرماسخت يا گرمانرم ميباشد که گاهي قبل از سخت شدن آنرا رزين مينامند. ت قسيم بنديهاي مختلفي در مورد کامپوزيتها انجام گرفته است که در اينجا يکي از آنها را آوردهايم: خواص کامپوزيتها به عوامل مختلفي از قبيل نوع مواد تشکيل دهنده و ترکيب درصد آنها، شکل و آرايش تقويت کننده و اتصال دو جزء به يکديگر بستگي دارد. از نظر فني، کامپوزيتهاي ليفي، مهمترين نوع کامپوزيتها مي باشند که خود به دو دستة الياف کوتاه و بلند تقسيم ميشوند. الياف ميبايست استحکام کششي بسيار بالايي داشته، خواص ليف آن (در قطر کم) از خواص توده ماده بالاتر باشد. در واقع قسمت اعظم نيرو توسط الياف تحمل ميشود و ماتريس پليمري در واقع ضمن حفاظت الياف از صدمات فيزيکي و شيميايي، کار انتقال نيرو به الياف را انجام ميدهد. ضمناَ ماتريس الياف را به مانند يک چسب کنار هم نگه ميدارد و البته گسترش ترک را محدود ميکند. مدول ماتريس پليمري بايد از الياف پايينتر باشد و اتصال قوي بين الياف و ماتريس بوجود بياورد. خواص کامپوزيت بستگي زيادي به خواص الياف و پليمر و نيز جهت و طول الياف و کيفيت اتصال رزين و الياف دارد. اگر الياف از يک حدي که طول بحراني ناميده ميشود، کوتاهتر باشند، نميتوانند حداکثر نقش تقويت کنندگي خود را ايفا نمايند. اليافي که در صنعت کامپوزيت استفاده ميشوند به دو دسته تقسيم ميشوند: الف)الياف مصنوعي ب)الياف طبيعي کارايي کامپوزيتهاي پليمري مهندسي توسط خواص اجزاء آنها تعيين ميشود. اغلب آنها داراي الياف با مدول بالا هستند که در ماتريسهاي پليمري قرار داده شدهاند و فصل مشترک خوبي نيز بين اين دو جزء وجود دارد. ماتريس پليمري دومين جزء عمده کامپوزيتهاي پليمري است. اين بخش عملکردهاي بسيار مهمي در کامپوزيت دارد. اول اينکه به عنوان يک بايندر يا چسب الياف تقويت کننده را نگه ميدارد. دوم، ماتريس تحت بار اعمالي تغيير شکل ميدهد و تنش را به الياف محکم و سفت منتقل ميکند. سوم، رفتار پلاستيک ماتريس پليمري، انرژي را جذب کرده، موجب کاهش تمرکز تنش ميشود که در نتيجه، رفتار چقرمگي در شکست را بهبود ميبخشد. تقويت کنندهها معمولا شکننده هستند و رفتار پلاستيک ماتريس ميتواند موجب تغيير مسير ترکهاي موازي با الياف شود و موجب جلوگيري از شکست الياف واقع در يک صفحه شود. بحث در مورد مصاديق ماتريسهاي پليمري مورد استفاده درکامپوزيتها به معناي بحث در مورد تمام پلاستيکهاي تجاري موجود ميباشد. در تئوري تمام گرماسختها و گرمانرمها ميتوانند به عنوان ماتريس پليمري استفاده شوند. در عمل، گروههاي مشخصي از پليمرها به لحاظ فني و اقتصادي داراي اهميت هستند. در ميان پليمرهاي گرماسخت پلياستر غير اشباع، وينيل استر، فنل فرمآلدهيد(فنوليک) اپوکسي و رزينهاي پلي ايميد بيشترين کاربرد را دارند. در مورد گرمانرمها، اگرچه گرمانرمهاي متعددي استفاده ميشوند، PEEK ، پلي پروپيلن و نايلون بيشترين زمينه و اهميت را دارا هستند. همچنين به دليل اهميت زيست محيطي، دراين بخش به رزينهاي داراي منشا طبيعي و تجديدپذير نيز، پرداخته شده است. از الياف متداول در کامپوزيتها ميتوان به شيشه، کربن و آراميد اشاره نمود. در ميان رزينها نيز، پلي استر، وينيل استر، اپوکسي و فنوليک از اهميت بيشتري برخوردار هستند. در بخشهاي بعدي، رزينها و الياف و روشهاي شکل دهي کامپوزيتها را مورد بحث قرار دادهايم.