کودکان، در بازی هایشان زندگی می کنند ...
کودک و نیاز به بازی
بازي يکي از شيوه هاي مناسب در ايجاد ارتباط بين کودکان است و در شکوفايي تخيل کودکان نقش چشمگيري دارد. بازي هاي مختلف گروهي به کودک امکان مي دهد تا بتواند به راحتي واکنش هاي مناسب را نشان دهد و در اين حالت هيجان و شوق انجام کار باعث مي شود، مشکلاتي چون اضطراب، انزواطلبي و عدم اعتماد بنفس(کم رويي) و نيز ديرجوشي او تحت تاثير هيجان ناشي از تخليه انرژي تعديل يا حذف گردد.
رابطه بازي با شناخت و آگاهي
زندگي عبارت است از کشمکش مداوم و مستمر با محيط و مبارزه براي آگاهي و شناخت بيشتر محيط به منظور استفاده بهتر از آن. بدن وسيله اي براي ارتباط فکر و عقل با اشياي خارجي در محيط است. از طريق بدن، عقل و مغز مي توانند وظايف خود را براي شناخت محيط، اصلاح يا تغيير آن، براي بهره برداري بيشتر و بهتر اقدام نمايند. براي تحقق اين هدف، انسان از ابزارهاي موجود و در دسترس خود که همان عقل و جسم است، بهره مي گيرد. چه زماني مناسب تر و بهتر از کودکي که اين آموزش را از طريق بازي با تامين قسمتي از نيازهاي جسمي و رواني کودک به او بياموزيم و از ابتداي زندگي او را به اين راه سوق دهيم که با استفاده از بدن به بهره برداري بيشتر از عقل بپردازد و فردي کارآمد و موفق شود. اين حقيقت در احاديث، روايات و توصيه هاي بزرگان ديني و مذهبي به کرات آمده است در منطق اسلام، کودک در دوران اوليه زندگي براي بازي و ورزش آزاد است. رسول اکرم (ص) فرموده است؛ اگر کسي داراي طفل خردسالي بود، بايد با او در جنبش هاي کودکانه و حالت بچه گانه اش همکاري و هماهنگي کند. مطابق روايات معتبر، خود حضرت پيامبر(ص) با فرزندان و کودکان هم بازي مي شوند و در جنبش هاي بچگانه آنان شرکت مي کردند و هيچ گاه مقام و موقعيت رسالت آن حضرت مانع از تاييد و تشويق اين همکاري ضروري با کودکان نگرديد.
بازي و کار
کار يک نوع فعاليتي است که براي رسيدن به هدف خاصي انجام مي شود و ممکن است به صورت اجباري يا دلخواه صورت پذيرد. از اين رو کار فعاليتي است هدف دار که يک انسان جهت تبديل عوامل محيطي انجام مي دهد. بازي نوعي فعاليت است که براي تفريح و خوشي انجام مي شود و نتيجه نهايي و رسيدن به هدف خاصي در آن مدنظر نيست. کودک داوطلبانه وارد فعاليت بازي مي شود و هيچ نيروي خارجي يا اجباري در آن نيست. با آن که سعي شده است فرق ميان بازي و کار روشن گردد ولي فعاليتي را نمي توان يافت که به طور مطلق در يکي از اين دو مقوله بازي يا کار قرار گيرد. به نظر روانشناسان نمي توان عمل يا فعاليتي را نام برد که براي هميشه و براي همه کس بازي محسوب شود. چون ممکن است عملي براي يک نفر کار محسوب شود در صورتي که همان عمل براي شخص ديگر بازي به شمار رود. مثلا ماهي گرفتن براي بسياري از افراد تفريح و بازي و براي صيادان، کار است. به نظر هارلوک هر نوع فعاليتي را که به جاي لذت بردن صرف، به سوي يک هدف هدايت شود ديگر نمي توان بازي نام برد. وقتي بازي ها و ورزش ها جنبه رقابت آميز و برنده شدن پيدا مي کنند بيشتر کار محسوب ميشوند تا بازي.
طراحي بازي
در طراحي بازي بايد والدين به اين مسائل توجه کنند. بازي براي کسب نوعي مهارت طراحي شود. براي مثال، در سنين دبستان، هنگامي که کودکان براي يک بازي خاص يارگيري مي کنند، اول مي پرسند که اين بازي را بلد هستي يا نه. آن ها حاضر نيستند ياراني را که توانايي دارند با آن هايي که فاقد توانايي هستند، در يک سطح قرار دهند. پس در طراحي بازي بايد به توانايي و کسب مهارت ها توجه کرد. بازي بايد قانونمند باشد. اين امر از گرايش کودکان به منطق ناشي مي شود. بازي بايد گروهي باشد. کودکان دوست دارند همبازي داشته باشند. اين امر از علاقه به جامعه پذيري و روابط اجتماعي ناشي ميشود. بازي بايد خلاقيت پذير باشد. بهترين فرصت براي پرورش خلاقيت در کودکان، سنين ابتدايي است.
فوايد بازي
- بازي موجب رشد جسمي کودک است. عضلات را نيرومند و استخوان ها را محکم مي کند.
- بازي باعث مهارت در حواس لامسه و بينايي کودک مي شود.
- بازي حس کنجکاوي کودک را برمي انگيزد و قدرت ابتکار او را به حرکت وامي دارد.
- بازي کودک را در برابر مشکلات مقاوم مي کند و به او اعتماد به نفس مي بخشد.
- بازي موجب تعديل تمايلات عاطفي کودک مي گردد.
- بازي به کودک مي آموزد که براي رسيدن به هدف چگونه نقشه بکشد، به چه صورت طراحي کند و چگونه از عهده حل مشکل برآيد.
- بازي باعث مي شود که کودک بتواند با ديگران رابطه صحيح برقرار کند.
- بازي موجب آموختن همکاري، فعاليت هاي گروهي، تعاون و تمرين اين امور مي گردد.
- بازي باعث مي شود که کودک اصول انضباطي و اخلاقي را در زندگي جمعي فرا گيرد.
- بازي نشان دهنده افکار، تمايلات و عواطف کودک است.
ابزار بازی باید:
- بی خطر و مناسب سن او باشد.
- به اندازه کافی قابل انعطاف و مناسب پیشرفت ذهنی و جسمی او باشد.
- بتواند فعالیت هایی نظیر همکاری، کمک و سهیم شدن را به او بیاموزد.
چگونه مي توان بازي هاي کودکان را به سوي خلاقيت پروري سوق داد؟
- کودکان بايد در انتخاب بازي آزاد باشند و مربي و والدين براي آنان بازي را انتخاب نکنند. در اين خصوص، بايد بنحوي عمل شود که تمايل کودک به انتخاب بازي حفظ شود.
- بايد به فضاي بازي توجه کرد. مشخصات فضاي بازي عبارت است از رغبت، تخيل و تفکر و بايد اين ها را به گونه اي براي کودک فراهم آورد که براي رسيدن به زندگي سرشار از شادي و لذت(احساس نکردن زمان) مورد مساعدت قرار گيرد.
- کودک بايد به سوي بازي هاي تخيل برانگيز سوق داده شود و در اين راه، بايد با ظرافت و غيرمستقيم عمل کرد.
- شرکت کردن کودک فکور و متفکر به منزله همبازي، خود به خود زمينه فکري بازي را گسترش مي دهد و موجب نزديکي بازي به خلاقيت مي گردد.
- بازي هايي که از قابليت هاي نمايشي بيشتري برخوردارند و داراي ريتم و کلام و حرکاتي موزون هستند در علاقه مند کردن و به شوق آوردن و پرورش خلاقيت کودکان موثرند.
چند توصيه به والدين و مربيان
مربيان و والدين بايد بازي کودک را يک تمايل طبيعي و نشانه اي از زندگي تصور کنند و آن را نشانه اي از طبيعي بودن و بازي نکردن را نشانه اي از غيرطبيعي بودن کودک تلقي کنند. بازي وسيله اي براي تجربه اندوزي و مهارت آموزي است. درست است که بازي هدف ندارد، غريزي است و ظاهرا حرکاتي غيرجدي است ولي در واقع کودک با بازي هم تجربه مي اندوزد و هم مهارت ميآموزد. تجربه آموزي در بازي براي يادگيري کودک آمادگي ايجاد مي کند. قانون آمادگي يکي از قوانيني است که در يادگيري مطرح شده است. تجربه، باعث پرورش حواس و پرورش حواس موجب باهوش شدن مي شود و باهوش شدن خود معلول بازي است. زيرا حواس را پرورش مي دهد و تربيت حواس يکي از راه هاي تربيت هوش و حافظه است. توجه به بازي کودکان از نظر ميزان بازي، برنامه ريزي در بازي، گرايش کودکان و همبازي هاي کودکان امري ضروري مي باشد. به منظور توفيق هر چه بيشتر مربيان و والدين در امر آموزش از طريق بازي رعايت موارد زير ضروري به نظر مي رسد؛ به کودک امر و نهي بي مورد نکنيد. رو در روي کودک قرار نگيريد و دليل انجام دادن و يا انجام ندادن کارها را به او توضيح دهيد. کودکان را نه از طريق زبان والدين و مربيان، بلکه از طريق قرار و مدار و قانون از انجام دادن بعضي کارها منع کنيد. رعايت آزادي و کنترل در بازي، متضاد هم نيست.