ارگ علیشاه تبریز | یادگار شکوهمند معماری ایلخانی
در طول تاریخ بناها و سازه های زیادی ساخته شده اند، هر کدام به دلیلی و برای هدفی؛ بعضی از آنها پرستشگاه خدایان شده و برخی به خدمت مردم در آمده و به شکل پل یا کاروانسرا اسباب راحتی را برای همگان فراهم آورده اند. گاه کاخی شکوهمند بوده اند و گاه دروازه ای برای محافظت از شهر. برخی هنوز به صلابت گذشته بر جای مانده اند و از بعضی تنها نام و آوازه ای باقی مانده است. تعدادی در ابتدا ماهیتی دیگر داشته اند و در طول دوران شکل و هویتشان تغییر یافته است. هر چه که بوده و هست، در گذر سالها غبار ایام بر چهرهشان نشسته و قدمت و اهمیت بیش از پیشی به آنها داده است. در پنهان و پیدای این بناها که بروید و در معماری و گذشته آنها که دقیق شوید، داستان ها و رازهای فراوانی را خواهید خواند. در این مقاله می خواهیم به یکی از این سازه های تاریخی سر بزنیم و با بخش های مختلف و داستانهای پیرامون آن بیشتر آشنا شویم. مقصد تبریز است، شهر اولین ها، شهر سربلند ایران که روزگاری در مسیر جاده ابریشم میزبان مردمان دیگر بوده و زمانی مفتخر به پایتختی ایران بزرگ شد. از میان بناهای تاریخی فراوان این شهر کهن، ارگ علیشاه را برگزیده ایم تا تحقیقی در مورد آن داشته و بر دانش مان از تاریخ سرزمین عزیز ایران بیفزاییم.
چرا ارگ علیشاه تبریز؟
تبریز دیار اولین هاست و ارگ علیشاه تبریز نیز یکی از نمادهای تاریخی این شهر زیبا است که در بافت تاریخی و قدیمی آن قرار گرفته و لذت گردش در تبریز قدیم را به شما می دهد. چنانچه به تاریخ ایران و به ویژه دوره ی ایلخانی علاقه مند هستید، ارگ علیشاه از نمونه های خوب معرفی پیشینه ی معماری و تاریخی از این دوران و زمان های بعد از آن است. متاسفانه ارگ تبریز به واسطه ساخت و سازهای اطراف آن در معرض تخریب و نابودی قرار دارد. بنابراین چنانچه به تاریخ ایران زمین و سازه های باشکوه آن علاقه دارید، یا قصد دارید تحقیقی در مورد این بنا انجام دهید، بهتر است برای بازدید از ارگ، زمان را از دست نداده و هرچه سریعتر بار سفر ببندید
تاریخچه ارگ علیشاه تبریز
ارگ علیشاه در اوج قدرت سلسله ایلخانی و برای به رخ کشیدن هنر معماری و دانش مهندسی در آن زمان ساخته شد. در مطلب پیش رو با فضای تاریخی شهر و دلیل ساخت این بنا بیشتر آشنا می شویم. البته منبع این مطلب وبسایت های تاریخی و پژوهش های باستان شناسان معروف مانند علی اکبر سرفراز است. ایشان و دیگر پژوهشگران با استفاده از تحقیقاتی جامع در سفرنامه های سیاحان، مورخان و کاوش هایی که خود به انجام رسانده اند مقالات و مطالب متعددی در زمینه معماری و تاریخچه ارگ علیشاه منتشر کرده اند. لازم است یادآوری شود، تاریخچه ای که میراث فرهنگی ارائه داده در قسمتی جداگانه شرح داده شده است.
آشنایی با ارگ علیشاه تبریز | طاقی بزرگتر از ایوان مدائن
در قلب شهر تاریخی تبریز، بقایای بسیاری از بناهای تاریخی را می توان پیدا کرد؛ سازه هایی که در دوران مختلف ساخته شده و بر غنای تاریخی و معماری این شهر زیبا افزوده اند. یکی از معروفترین این بناها ارگ علیشاه بود که در سده هشتم هجری در میان بافت تاریخی تبریز و میدان قدیم آن، قامت راست کرد و بر شکوه و جلال آن افزود. البته آنچه که اکنون در تبریز مشاهده می شود، تنها بازمانده های ایوان جنوبی سازه علیشاه است که با ۳۳ متر ارتفاع، تنها گوشه ای از عظمت بنای اولیه را نشان می دهد. روایت های متفاوتی از هدف ساخت این بنا وجود دارد؛ برخی دلیل ساخت آن را ایجاد مسجدی عظیم به دستور تاج الدین علیشاه گیلانی (وزیر مقتدر سلطان محمد خدابنده الجایتو، که بیشتر به نام جیلانی معروف است) در دوره ی ایلخانی می دانند. اما برخی بر اساس تحقیقات دیگری که بر پایه کاوش های دکتر سرفراز انجام شده، سازه کنونی ارگ را نه یک مسجد که یک آرامگاه می دانند. ارگ علیشاه بلندترین بنای آجری شهر تبریز است که عرض دهانه ایوان آن ۳۰ متر و دیواره هایی با عرض ۱۰.۵ متر دارد. مهمترین ویژگی ارگ علیشاه که با نام های طاق علیشاه، مسجد علیشاه، ارگ تبریز و یا ارک علیشاه نیز شناخته می شود، طاق بزرگ آن است که عرضی بیشتر از طاق کسری دارد و آن را از دیگر بناهای تاریخی ایران متمایز کرده است. در پانزدهم دی ماه ۱۳۱۰ خورشیدی، ارگ تبریز و محوطه باستانی آن با شماره ۱۷۰ و با عنوان مسجد علیشاه در فهرست آثار تاریخی ملی ایران به ثبت رسید. به تاریخ ۲۹ خرداد ۱۳۵۷ نقشه حریم استحفاظی قانونی و ضوابط حفاظتی و نگهداری از آن، مورد تایید شورای حفاظت آثار تاریخی اداره کل حفاظت آثار تاریخی قرار گرفت.
فضای حاکم بر تبریز در زمان ساخت ارگ علیشاه | حکمرانی ایلخانان بر ایرانِ آن روزگار
نزدیک به چهل سال از حمله ویرانگر مغول به ایران می گذرد. سالهای ۷۰۰ هجری قمری (مابین سالهای ۶۷۰ تا ۶۸۰ ه.ش) مردم کم کم با خاطره تلخ ویرانگری ها، حمله و تصرف چنگیز مغول کنار آمده اند و سعی دارند دوباره ایران را از نو بسازند؛ خبرهای تازه ای در راه است. فرزندان مغول باز در راه ایران هستند تا دوباره در خاک آن بتازند و حکومت خود را مستحکم تر کنند. اما قدرت فرهنگ، دانش و تمدن ایرانی، فلز سخت مغول ها را نرم کرده و این بار از آن غارتگری ها و به آتش کشیدن ها چندان خبری نیست. پسر چنگیز مغول، هلاکو خان، به فرمانروایی ایران انتخاب شده است. او سلسله ایلخانان را تاسیس کرد؛ سلسله ای که تا نزدیک به ۱۰۰ سال به حکمرانی اش بر ایران ادامه داد. مراغه و تبریز در ابتدای سلطنت آنها به عنوان پایتخت انتخاب شدند اما بعد از آن، سلطانیه زنجان به عنوان مرکز فرماندهی و سیاست گذاری انتخاب شد. نوبت سلطنت هشتمین ایلخانی (لقب پادشاهان این سلسله)، سلطان محمد خدابنده الجایتو، پادشاه مقتدر ایلخانیان و صادر کننده فرمان ساخت گنبد سلطانیه رسیده است. تاج الدین علیشاه جیلانی از فرصت به سلطنت رسیدن او استفاده کرده و خود را به سلطان محمد نزدیک می کند. او انسان باهوش و زرنگی است و وظایف خود را در هر جایی به خوبی به سرانجام می رساند تا بتواند به چشم سلطان بیاید و مقام و منزلتی به دست آورد. با حمایت های خواجه رشیدالدین فضل الله علیشاه تا مقام وزرات در دربار بالا رسیده است. اما هیچ گاه دو پادشاه در یک اقلیم نخواهند گنجید. با بالا گرفتن اختلاف میان علیشاه و خواجه رشیدالدین، کشور برای وزارت میان آن دو تقسیم شد و تبریز، مراغه، دیاربکر، کوفه، بصره، بغداد و نواحی اطراف آنها به علیشاه جیلانی رسید. در سالهای وزارت او، در حوالی تاریخ ۷۱۵ تا ۷۳۹ هجری قمری (حدود ۶۹۴ هجری شمسی تا ۷۱۷ هجری شمسی)، علیشاه دستور ساخت بنایی را صادر کرد که دنیا پیش از آن نظیرش را ندیده باشد. بنایی که از تمام نقاط تبریز دیده شود و آوازه اش تا دور دست ها برود. سازه ای که هلالی بزرگتر از ایوان مدائن داشته باشد. برای این کار معمار بزرگ، استاد فلکی تبریزی به کار گرفته شد تا مسجدی در خور شان تبریز بسازد. ساخت این مسجد بعد از مرگ سلطان محمد خدابنده و در زمان سلطنت ابوسعید بهادرخان، ایلخانی نهم، ادامه یافت. متاسفانه بدبیاری از ابتدا دامان ارگ را گرفت و در هنگام ساخت و ساز اولیه، سقف آن فرو ریخت. ساخت بنا بعد از این حادثه ادامه یافت اما با مرگ علیشاه، کار متوقف شد. جسد این وزیر زیرک، که تنها وزیر ایلخانی بود و به مرگ طبیعی درگذشت، در کنار بنای ارگ علیشاه دفن شد. حمدالله مستوفی در کتاب "نزهت القلوب" در سال ۷۴۰ هجری قمری (حدود ۷۱۸ هجری شمسی)، نوشته که طاق عظیم صفه علیشاه ریخته است. این مقطع زمانی را پایان کار ساخت بنای ارگ می دانند. سازه ای که هیچگاه تکمیل نشد، اما همواره مورد توجه سیاحان و مورخان قرار گرفت.
عصر فرمانروایی سلسله قاجار | ارگ زیر سلطه اشغالگران
اما این پایان کار برای این سازه ی عظیم و با شکوه نبود. زمان گذشت و گذشت و روزگار، قرعه قاجار را از چرخه ی سرنوشت ایران درآورد. سالهای حکومت فتحعلی شاه قاجار رسیده و بی کفایتی او کار دست ایران داده است. قوای روس از بی لیاقتی حاکمان ایران استفاده کرده و به مرزهای آن حمله کردند. در جریان جنگ های اول ایران و روسیه ، تبریز یکی از مراکز مقاومت شده و ارگ علیشاه با موقعیت خوب و ارتفاع بلندش از نقاط مهم دفاعی به حساب می آید و مکان بسیار مناسبی برای ذخیره مهمات و انبار آن محسوب می شود. عباس میرزا، ولی عهد با کفایت فتحعلی شاه، در جریان این جنگ فرمان داد تا سربازخانه، ستاد فرماندهی جنگ ارتش ایران و کارخانه ریختهگری و توپ ریزی در محوطه ارگ تبریز ایجاد شود. در این دوره است که سازه علیشاه به نام ارگ علیشاه مشهور شد. علاوه بر سازه های نظامی، عمارت کلاه فرنگی نیز در دوره ی قاجار به مجموعه اضافه شد. ارگ علیشاه کارکرد نظامی خود را بعد از این حفظ کرده و در جریان هجوم دوم روسیه به ایران (که به جنگ های دوم ایران و روس معروف شد) و بعد از دوره مشروطه، مردم تبریز در برابر تهاجم نیروهای دشمن از این ارگ برای دفاع از خود و شهرشان استفاده کردند. برای مردم تبریز و خطوط مقاومت، بنای ارگ نقطه مرکزی دفاع از شهر است. در جریان این دفاع، توپ بزرگی بر بالای ارگ انتقال داده شده تا مواضع دفاعی آنها را حفظ کند. فلاندن و کوست، سیاحان معروف فرانسوی در جریان سفر خود به ایران و تبریز از محوطه ارگ تبریز به عنوان بازار اسلحه سازان و اسلحه فروشان یاد کرده اند. اما تمام دلاوری ها و مقاومت ها سرانجامی نداشت و تبریز سقوط کرد و تحت اشغال نیروهای روس درآمد. جهانگیر میراز قاجار در کتاب "تاریخ نو" نوشته است که ژنرال ارسطوف روس، پس از اشغال تبریز قوای روسیه تزاری را در ارگ تبریز مستقر کرده است. روس ها که از دفاع مردم تبریز ناخرسند بودند، ارگ را به توپ بسته و بر تن این بنای تاریخی زخم زدند. اما این نیز آنها را راضی نکرد. در هنگام جابهجایی گلوله های توپ با بی مبالاتی نیروهای روس بخشی از برج و باروی ارگ آتش گرفت و بر دردهای آن افزوده شد. پس از آن و با پایان یافتن اشغال ایران و تبریز، زمانی که ندای آزادی خواهی ایرانی ها در دوران مشروطه تا حدی به ثمر نشست و اوضاع ایران آرام شد، سازه های جدیدی در محوطه ارگ ساخته شد. در اواخر حکومت قاجارها، برج و باروهایی پیرامون ارگ اضافه شد و آن را پادگان اصلی شهر کرد. مادام دولایوفوآ و نادر میرزا قاجار، در سفر خود به این شهر اشاراتی به این موضوع داشتند. از دیگر بناها می توان به مدرسه نجات، از نخستین مدارس به سبک امروزی ایران، و سالن تئاتر شیر و خورشید در محوطه پیرامونی ارگ اشاره کرد.
دوران حکومت پهلوی | ثبت ملی ارگ علیشاه
دوران قاجار با تمام بدی ها و تلخی هایی که برای ایران زمین به ارمغان آورده بود با دخالت انگلیسی ها به پایان رسید و آخرین سلسله پادشاهی در ایران آغاز به کار کرد. در سال ۱۳۱۰ هجری شمسی بالاخره مسئولین ایرانی اهمیت تاریخی ارگ را درک کردند و آن را در زمره آثار ملی ایران ثبت کرده و به کاربری نظامی آن پایان دادند. آنچه دوره پهلوی برای ارگ داشت، تخریب پیوست هایی بود که در زمان حکومت قاجار ایجاد شده بود. پارک باغ ملت نیز در محوطه جنوبی ارگ در سال های ۱۳۵۳ هجری شمسی تا ۱۳۵۷ هجری شمسی در دوره محمدرضا شاه پهلوی به مجموعه اضافه شد.
عاقبت ارگ علیشاه
با به پیروزی رسیدن انقلاب ایران، فضای متفاوتی بر جامعه حاکم شد و وجه اسلامی بسیار پر رنگ تر شد. در همین حین بر تعداد مساجد و مصلی ها در سراسر کشور افزوده شد و تبریز نیز از این قاعده مستثنی نماند. مکانی که برای تاسیس مصلی نماز جمعه در این شهر انتخاب شد، محوطه اطراف ارگ علیشاه بود. در سال ۱۳۶۰ هجری شمسی در راستای ساخت این مصلی، دیوار شمالی عهد ایلخانی ارگ به همراه پلکانی که در دوران قاجار به مجموعه اضافه شده بود با استفاده از مواد منفجره تخریب شد و در سال ۱۳۷۶ هجری شمسی، مجری دیگرِ ساخت مصلی تبریز در محدوده شرقی بنا، شروع به خاکبرداری عمیق کرد و سازه را با تهدیدات جدیدی مواجه ساخت.زخم دیگری که بر بدنه نحیف ارگ تبریز در این زمان زده شد این بار نه به دست دیگران، که به دست سازمان متولی نگهداری آن صورت گرفت. مابین سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۹۱ هجری شمسی، سازمان میراث فرهنگی ایران که باید پاسدار تاریخ و فرهنگ ایران باشد، از روی جهل یا عمد، باقیمانده نشانه های مرتبط با ساخت و سازهای دوران قاجار را از بنای ارگ پاک کرد. اینگونه شد که قسمتی از تاریخ با بی مبالتی از بین رفت. آنچه از عظمت ارگ علیشاه باقی ماند، ایوان تنها و دو دیوار کناره آن است که ناملایمات روزگار را دیده و بار تخریب را بر دوش کشیده است.
تاریخچه ارگ به روایت سازمان میراث فرهنگی
آنطور که از تابلو نوشته ها و تحقیقات سازمان میراث فرهنگی بر می آید و از توضیحاتی که راهنمای ارگ برای تیم تحقیقی کارناوال ارائه کرده است، تاریخ ساخت سازه ارگ علیشاه به سال ۷۱۱ هجری قمری (حدود ۶۸۹ هجری شمسی) باز می گردد. ایلخانان در آن زمان اقدام به ساخت بناهای باشکوه می کنند تا مرهمی باشد بر تخریب و ویرانی گسترده ای که مغولان در حمله به ایران بر جای گذاشته بودند؛ بلکه از این رهگذر، شکوه گذشته خود را به دست آورند. از نمونه این بناها ارگ علیشاه بود که با دستور تاج الدین علیشاه جیلانی کار ساخت آن آغاز شد. او در ابتدا فرمان ایجاد مدرسه ای را می دهد اما کاربری آن در طول ساخت تغییر می یابد. بر اساس طرح و نقشه تغییر داده شده، در جبهه جنوبی، مسجد جامعی با سکویی بزرگی ساخته شده و به مرور در غرب مسجد، یک مدرسه، و در شرق آن خانقاهی بنا می شود. با مرگ تاج الدین اما در سال ۷۲۴ هجری قمری کار ساخت این سازه ناتمام می ماند. در نهایت آنچه از این سازه ها باقی مانده و امروزه به عنوان ارگ علیشاه شناخته می شود، همان بخش جنوبی یا محراب مسجد است. تاج الدین علیشاه بنا بر گفته راهنمای ارگ علیشاه از اهالی تبریز بوده است؛ اما چرا از او با نام گیلانی یا جیلانی یاد می شود؟ دلیل آن به این موضوع باز می گردد که در آن روزگاران، دورانی که تاج الدین علیشاه در آن می زیسته، افراد با نام منطقه ای که بیشتر با آن دادوستد داشته یا رفتوآمد می کردند، شناخته می شدند و پسوند آن منطقه را می گرفتند. حملات قوای بیگانه به ایران، زلزله هایی که چندین بار تبریز را به شدت لرزاند و دیگر عوامل نتوانست جلوی بازسازی ارگ توسط مردم را بگیرد و این مسجد تا دوران صفویه به عنوان مسجد و محلی برای آموزش تَشَیُع مورد استفاده قرار گرفت. از زلزله هایی که بنای ارگ را تا اندازه زیادی تخریب کرد، زلزله ای است که ۲۴۰ سال پیش اتفاق افتاد و بنا به گفته ی راهنمای ارگ، عظیم ترین زلزله تاریخ ایران به شمار می آید. این زلزله به اندازه ای شدید بود که تا شعاع یک کیلومتری به ندرت دیواری به بلندی یک متری باقی ماند و تقریبا ۹۵ درصد تبریز به طور کامل از بین رفت. بلایی طبیعی که طی آن مسجد کبود و بازار بزرگ تبریز در کنار ارگ به اندازه ی زیادی از بین رفتند. زلزله ای مهیب که به سال ۱۱۹۳ هجری قمری (۱۱۵۷ه.ش) اتفاق افتاد و بهانه ای برای بازسازی هرچه باشکوه تر تبریز شد. از دیگر عواملی که سازه ی ارگ طی آن آسیب دید به دوران پس از مشروطه و اشغال تبریز (حدود صد سال پیش) باز می گردد. ستارخان و باقرخان که بنای ارگ را محکم می بینند، آن را به مقر دفاعی خود در برابر روس ها تبدیل کرده اما روس ها سازه ی ارگ را با توپ مورد حمله قرار می دهند. آثار این توپ ها به تعداد زیاد بر روی دیواره های کناری ارگ باقی مانده است.