«پرسش»؛ نمایشی از آثار جوزف کسوت در لندن
بهمناسبت گرامیداشت هشتادمین سالروز تولد جوزف کسوت (Joseph Kosuth)، نمایشی بهنام «پرسش» (The Question) از تاریخ ۲۴ ژانویه تا ۱۵ مارس ۲۰۲۵ در گالری اشپقوت ماگرز (Sprüth Magers)، لندن پابرجاست. این نمایش بهپاس دستآوردهای کسوت در عرصهی هنر مفهومی برگزار میشود و بر این دیدگاه او تأکید میکند که هنر نهتنها بازتابی از جهان است، بلکه کاوشی بیپایان و پویا در ذات خود معناست. در کانون آثار جوزف کسوت، پرسشی بنیادین از زبان، واقعیت و بازنمایی نهفته است. آثار او مخاطبان را به چالش میکشد تا ارتباط خود با جهان را بازنگری کنند و مرزهای میان اندیشه و ماده را به تزلزل درآورند.
![](https://cdn1.darz.art/DarzImages/Magazine/3ab4fd64-b06e-4e6f-9ab2-74f12ff4fe75/Body/Body_638735745718677200_thumb_970.png)
جوزف کسوت | «یک و سه در» | ۱۹۶۵ | منبع: ocula.com
نمایش «پرسش» فرصتی استثنائی فراهم میآورد تا مسیر هنری کسوت از دههی ۱۹۶۰ تا اکنون پیگیری شود. آثار جوزف کسوت بهطور عمیق با تحولات سیاسی و فرهنگی دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در ارتباط است و هنر او را در بستر وسیعتری از شرایط اجتماعی و سیاسی آن دوران قرار میدهد. این آثار بهتدریج به ابزاری توانمند برای نقد هنجارهای اجتماعی و کاوش در چگونگی ارتباط هنر با مسائل قدرت، فرهنگ و هویت تبدیل شده است و همچنان به این نقش ادامه میدهد. شیوهی هنری کسوت پاسخی انتقادی به بحرانهای زیباییشناختی است که پستمدرنیسم بههمراه آورده است. با فروپاشی دستهبندیهای زیباییشناختی سنتی در نیمهی دوم قرن بیستم، آثار جوزف کاسوت راهی برای عبور از این آشوب و تحول فراهم کردهاند.
در تاریخ هنر، درها همواره نمادهایی چندوجهی و پیچیده بودهاند که انتقالهای حقیقی و استعاری را نمایان میسازند؛ آستانهای میان آنچه میشناسیم و آنچه نمیشناسیم. نمایش با اثر «یک و سه در» (One and Three Doors) (۱۹۶۵) آغاز میشود، که بهعنوان نقطهی ورودی به نمایشگاه عمل میکند و همچون ترجیعبندی در سراسر آن جریان مییابد. با عبور از در و ورود مستقیم به قلمروی هنری کسوت، بلافاصله با افق کشف دانشی نهفته مواجه میشویم. این تجربه به «پرسش» پیوند میخورد؛ چرا دروازههای آگاهی خود را پیشتر از این نمیگشاییم؟
کاسوت بیننده را فرا میخواند تا هنر را بهعنوان یک بایگانی از دانش مورد تأمل قرار دهد و پرسشهایی را دربارهی چگونگی ساخت روایتهای تاریخی و تأثیر آنها بر درک ما از هنر و جهان امروز برانگیزد. آثار او نه صرفا اشیاء ایستا، بلکه چالشهایی زنده و میانرشتهای هستند که سیستمهای تفسیر هنر، زبان و جامعه را به پرسش میگیرند. در دورانی که اطلاعات بهشکل سطحی و سادهشده ارائه میشود و فرهنگ بصری بهطور فزایندهای نمایشی و تئاترگونه گشته است، توانایی او در کاوش در پیچیدگیهای معنا، ضروریتر از همیشه بهنظر میآید. آثار کاسوت ما را فرا میخواند تا نه تنها جهان را، بلکه خود زبان را که برای توصیف آن به کار میبریم، بازنگری کنیم.