موزه مردان نمکی
در زمستان سال ۱۳۷۲در منطقه چهرآباد استان زنجان یک معدن نمک دری تازه از گذشته به روی باستان شناسان باز کرد. این معدن که ۱۳۵۰ متر ارتفاع آن از سطح دریا است و تا روستای حمزه لو یک کیلو متر فاصله دارد و در ۷۵ کیلومتری زنجان است، در این سال بهره برداری نمک در معدن به شکل سنتی و با ابزارهای ابتدایی صورت می گرفت. اما در همین زمان یک شرکت دیگر که مسئولیت بهره برداری از این معدن نمک را بر عهده داشت با ماشینآلات و ابزار مکانیکی به جان قسمت های مختلف معدن افتاد.
اما در اولین مرحله بهره برداری معدن چیان که با بولدوزر مشغول کار بودند موقع استخراج نمک نیم تنه انسانی را دیدند که مو و ریش های بلندی داشت، این مرد در گوش چپش گوشواره ای حلقه ای شکل از جنس طلا بود. اما این کشف سبب نشد که مسئولان و کارشناسان چندان توجهی به این مساله داشته باشند و کار استخراج از معدن را متوقف کنند. فعالیت های غیر کارشناسی و غیر اصولی در حال انجام بود.
یازده سال بعد یعنی در پاییز سال ۱۳۸۳ کارگران معدن در زمان کار با بولدوزر، دوباره همان داستان تکرار شد و این بار هم به بقایای اسکلت انسانی دیگر برخوردند اما این بار این اسکلت در اثر بی توجهی و ضربات ناشی از برخورد بولدوزر با آن به میزان قابل توجهی آسیب دیده و متلاشی شد.
تلاش و جستجوی معدن چیان بین خاک های آن جا برای رسیدن به چیزهایی دیگر، آن ها را با بقایای اسکلت انسانی تکه تکه شده و اشیایی که در آن محل همراه آنان بود مواجه کرد. البته همه آن ها به میراث فرهنگی و گردشگری استان زنجان انتقال داده شد.
سرنوشت مردمان نمکی خیلی غم انگیز بود که در چنین شرایطی غریبانه و با سر و دست شکسته و تنی رنجور و آزرده به دنیای ما راه پیدا کردند شاید آرزو می کردند که هیچ وقت دیده نمی شدند تا لااقل فقط جور زمانه و ناشناختگی را تحمل می کردند تا اینکه تن زخمی و تکه پاره شوند! سرانجام در سال ۱۳۸۶ دستور توقف بهره برداری از معدن صادر شد و ششمین مرد نمکی هم با روزگار ما آشنا شد.